ردّ ديدگاه عامه درباره ى « ردّ شمس » براى على ـ عليه السّلام ـ

اهل تسنّن با اين كه روايت « ردّ شمس » براى على ـ عليه  السّلام ـ را نقل مى  كنند، مى  گويند: اين چه فضيلتى براى على ـ عليه  السّلام ـ است، زيرا به واسطه  ى ردّ شمس نماز ادا نمى  شود. مى  گوييم: اگر قرار گرفتن سر حضرت رسول ـ صلّى  اللّه  عليه  وآله  […]

بعد از سى سال تو نيز همتاى او را خواهى آورد

حضرت ابوطالب ـ رحمه  اللّه   ـ در روز ولادت حضرت رسول ـ صلّى  اللّه  عليه  وآله  وسلّم ـ به فاطمه  ى بنت اسد ـ عليهاالسّلام ـ، مادر اميرمؤمنان ـ عليه  السّلام ـ فرمود: « إِصْبِرى سَبْتاً، أُبَشِّرُكِ بِمِثْلِهِ إِلاَّ النُّبُوَّةَ. » يك سَبت [= سى سال] صبر كن، من نيز بشارت شخصى چونان او [رسول […]

نقد نظر عامّه درباره ى حضرت ابوطالب ـ عليه السّلام ـ

بعد از وفات ابوطالب و خديجه ـ عليهماالسّلام ـ به پيغمبر وحى شد كه ديگر در مكّه ناصر و ياور ندارى،(ر.ك: اصول كافى، ج1، ص449؛ بحار الانوار، ج19، ص14؛ ج35، ص137؛ ايمان ابى طالب، ص83.) حضرت ابوطالب ـ عليه  السّلام ـ براى حفظ جان پيغمبر ـ صلّى  اللّه  عليه  وآله  وسلّم ـ اسلام آوردنش را […]

عدم شركت صحابه در تشييع جنازه و نماز بر حضرت زهرا ـ عليهاالسّلام ـ

يك نفر بر آنها اعتراض نكرد كه: آن هايى كه با حضرت رسول ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ دوستى داشتند، چرا جنازه ى دخترش فاطمه ى زهرا ـ عليهاالسّلام ـ را تشييع نكردند و بر او نماز نخواندند؟ منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد

ممنوعيّت تقيّه ى قلبى

بزرگان ما در عين حال كه به آنها « اميرالمؤمنين » مى گفتند،( از جمله در روايت آمده است كه امام صادق ـ عليه  السّلام ـ خطاب به منصور ملعون، اميرمؤمنان خطاب كردند. ر.ك: كافى، ج6، ص445؛ بحار الانوار، ج47، ص203.) ولى قلبا در دين و ايمان خود شك و تزلزل نداشتند، و به دين […]

دستور از نبوت، و گريه از صباوت

حضرت عيسى ـ عليه  السّلام ـ در كودكى زياد گريه مى  كرد، حضرت مريمـ عليهاالسّلام ـ ناراحت شد. حضرت فرمود: مادر جان، اگر مى  خواهى كم گريه كنم، ريشه  ى فلان گياه را برايم تهيّه كن و بجوشان و بده بخورم تا كم گريه كنم. حضرت مريم ـ عليهاالسّلام ـ آن را تهيه كرد و […]

خباثت معاويه

واقعا حضرت رسول ـ صلّى  اللّه  عليه  وآله  وسلّم ـ در مدرسه ى قرآن چه رجالى را بر له حقّ تربيت نموده است! نظير سلمان، ابى ذر و عمّار… و چه رجالى از آن مدرسه بيرون آمدند كه عليهِ حق بودند، مانند معاويه، عمرو عاص و… معاويه در نامه اى به حضرت امير ـ عليه السّلام ـ […]

بهترين راه اثبات ولايت اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ

همّ و اهتمام ما بايد اين باشد كه مسأله ى ولايت، براى همگان از واضحات باشد، و براى تقويت ايمان مردم تنها اكتفا به مجالس عيدالزهرا ـ عليهاالسّلام ـ نشود. بهترين راه براى اين منظور آن است كه اثبات كنيم كه اهلبيت ـ عليهم السّلام ـ مرجع احكام و فقه هستند؛ اما سبّ و شتم ديگران، […]

اين رافضى را از مجلس بيرون كنيد!

عايشه از دفن جنازه ى حضرت مجتبى ـ عليه  السّلام ـ نزد ضريح پيغمبر ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ منع نمود و به مروان دستور داد جنازه ى آن حضرت را تيرباران كنند. مؤمن طاق در احتجاج خود با ابوحنيفه به وى گفت: چگونه عايشه و حفصه پدران خود را نزد ضريح پيغمبر ـ صلّى […]

فقط پيغمبراكرم. صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ حق تعيين خليفه را ندارد!

چرا همه ى خلفا و حكّام و سلاطين حقّ تعيين خليفه را داشتند و دارند و كردند، چنان كه عايشه به خليفه پيام داد كه: « لاتَدَعْ أُمَّةَ محمّد بِلا راعٍ. » امت محمّد ـ صلّى اللّه عليه وآله  وسلّم ـ را بدون سرپرست رها مكن. الامامة و السياسة، ج 1، ص 28 و 42؛ الغدير، […]

طرد اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ از مقام مرجعيّت علمى و فقهى

چرا پس از كنار زدن اهل  بيت ـ عليهم  السّلام ـ از صحنه ى سياست، در امور ديگر هم كنار زده شدند و منزوى گرديدند تا جايى كه بيان احكام و فقه هم از آنها مورد قبول واقع نشد! مسايل حيض و نفاس و…كه ربطى به مسأله ى خلافت نداشت تا به نفع خود جعل […]

امكان نجات برخى از علماى عامه

شايد آن دسته از علماى عامه كه فضايل على ـ عليه  السّلام ـ را نقل كرده  اند اهل نجات باشند، زيرا نقل آن  ها براى محاجّه  ى با آن  ها الزام آور است: « وَ الْفَضْلُ، ما شَهِدَتْ بِهِ الْأَعْداءُ. » فضيلت آن است كه دشمنان بدان گواهى دهند. ارشادالقلوب، ج2، ص210؛ الصراط المستقيم، ج1، […]

فضيلت حضرت على ـ عليه السّلام ـ و فاطمه ـ عليهاالسّلام ـ به نقل عايشه

عامه از عايشه نقل مى كنند كه از پيغمبر ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ شنيدم كه فرمود: « أَحَبُّ الرِجّالِ إِلَىَّ عَلِىٌّ وَ مِنَ النِّسَاءِ فاطِمَةُ. » محبوبترين مردان در نزد من على ـ عليه  السّلام ـ و از زنان فاطمه ـ عليهاالسّلام ـ مى باشد. الغدير، ج 9، ص 365؛ امالى طوسى، ص 332؛ […]

ردّ سخن ابن ابى الحديد درباره ى « ايتونى بقرطاسٍ »

چه كنيم با كسانى(اهل تسنّن.) كه هنگام رحلت به پيغمبر خود مى گويند: « حرف نزن » تعجّب اين كه در صحيح بخارى نوشته است: رسول اكرم ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ فرمود: « إِيْتُونى بِدَواةٍ وَ كَتِفٍ، أَكْتُبْ لَكُمْ كِتاباً لَنْ تَضِلُّوا بَعْدهُ. » دوات و استخوان شترى بياوريد تا چيزى برايتان بنويسم كه […]