آن با من نيست، با خداست

پيرمردى تاجر و تاجرزاده، ساكن قم نقل مى كرد: بيست و پنج سال پيش (و يا بيست و پنج ساله بودم) كه در سامرا بوديم، مرحوم ميرزا محمّدحسن شيرازى صاحب فتواى تحريم تنباكو، مريض و شايد در حال احتضار بودند. گويا اطرافيان مرحوم ميرزا و از جمله خود ناقل داستان فهميده بودند كه ميرزا ـ […]
جواهر از معجزات تاريخ است!

صاحب جواهر ـ رحمه اللّه ـ خيلى پركار بوده است. كتاب جواهر او از عجايب و يا معجزات تاريخ است كه شامل يك دوره ى فقه استدلالى مبسوط و كامل مى باشد، البتّه قبل از آن، رياض نيز چنين ويژگى را داراست، ولى مختصر است. دوره ى جواهر از معجزات و عجايب تاريخ است! منبع: کتاب […]
تواضع و علميّت فوق العاده ى ميرزا محمّد تقى شيرازى ـ رحمه اللّه

آقا ميرزا محمّد تقى شيرازى ـ رحمه اللّه ـ با يكى از شاگردانش كار داشته و وجهى براى او به دَرِ منزل آورده بود. نزديكى هاى مغرب بود. منتظر ماند تا خود آن آقا از خانه بيرون آمد، بعد وجه را به او داد. آن آقا به ميرزا ـ رحمه اللّه ـ مى گويد: چرا دقّ الباب نفرموديد؟ […]
حاضر نبود به كسى دستور دهد!

ما نه تنها به مقامات اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ جاهليم، بلكه نمى توانيم حرف از علما و مقامات آنها هم بزنيم، زيرا عجايب و غرايب در علميّت و اعلميّت و مقامات عمليّه ى آنها نقل شده است. شخصى مى گويد: دو سه ساعت بعد از گذشتن وقت نماز ظهر نزد مرحوم ميرزا محمّد تقى […]
اگر شيطان مهلت مى دهد، از بى عرضگى او است!

در گذشته از هر شهرى، نمونه هاى خوبى از علما در نجف بودند. آقاى شيخ مهدى مازندرانى ـ رحمه اللّه ـ از شاگردان خوب مرحوم آخوند خراسانى ـ رحمه اللّه ـ و خيلى بحّاث بوده كه با آقا ضيا عراقى ـ رحمه اللّه ـ در يكى از كوچه هاى نجف بحث مى كنند و مباحثه آن دو طول مى كشد. […]
ارجاعات آقا ميرزا محمّد تقى شيرازى ـ رحمه اللّه ـ

رسم است كه فقها و مراجع احتياطات خود را به « اَلاْءَعْلَم فَالاْءَعْلَم » ارجاع مى دهند، ولى مرحوم آقا ميرزا محمّد تقى ـ رحمه اللّه ـ زياد ارجاع مى دادند نه به يك فرد و دو فرد؛ زيرا خودشان بسيار احتياطى بودند و نمى توانستند در مسايل به يك طرف فتوى دهند، ناچار به […]
به حساب من، به او نان بده

مرحوم آقا سيّدمحمّدفشاركى با آن همه فضل ـ كه حتّى بعضى او را از مرحوم آخوند خراسانى و سيّد يزدى ـ رحمهمااللّه ـ ، بلكه از ميرزا محمّد تقى ـ رحمه اللّه ـ اعلم مى دانستند ـ يك طلبه ى عادى مى گفته است: زمانى آقاسيدمحمّد فشاركى ـ رحمه اللّه ـ براى خريد نان به نانوايى مى رود تا نان […]
عاشقى، شيوه ى مردانِ بلاكش باشد

از آقا شيخ محمّد على از شاگردان آقا ميرزا محمّد تقى ـ رحمه اللّه ـ نقل شده كه در حجره يا خانه براى نماز شب بيدار شدم و در اطاق را باز كردم كه جهت تطهير بيرون بروم، ديدم برف آمده و نمى شود بيرون رفت و تقريبا از نماز شب منصرف شدم و برگشتم كه […]
هفتاد نفر در حال خواندن دعاى ابوحمزه در قنوت وتر نماز شب

بنده در عمرم نديده ام كه كسى در قنوت وتر نماز شب دعاى ابوحمزه بخواند. آقايى مى گفت: از كسى شنيدم كه در زمان ما در يك شب، در حرم هفتاد نفر را ديدم كه در قنوت به دعاى ابى حمزه مشغولند، خودم نيز رفتم و شمردم، در حرم و رواق و اطراف آن حساب كردم […]
اگر اين جنون است، اى كاش ما هم هميشه مجنون بوديم!

بنده آقايى را در مراقبه ديده ام كه در ميان مردم هم نمى توانست خوددارى كند و عاشقىِ او ظاهر مى شد. دو بار در منزل از او عدمِ خوددارى را ديدم و يك بار هم براى بنده نقل كردند: زمانى نزد مرحوم سيّدمحمود شاهرودى از مراجع وقت آمدند كه ايشان مثلاً جنون پيدا كرده […]
سيّدبن طاووس و آخوند ملاّ فتح على، ممتاز در مراقبه

يكى از اساتيد ما(ظاهرا مقصود مرحوم آقاى نائينى است و محتمل است ديگرى منظور باشد.) مى فرمود: دو نفر از بزرگان اهل معرفت، در مراقبه خيلى ممتاز و در درجه ى اعلى بودند: يكى سيّدبن طاووس ـ رحمه اللّه ـ كه لابدّ از دست نوشته هاى ايشان به دست آورده بود؛ و ديگرى آخوند ملاّ فتح على ـ […]
نماز آخوند ملاّ فتح على مرا نجات داد!

نقل مى كنند مرحوم آخوند ملاّ فتح على در سامرّا براى اموات، نماز ليلة الدفن (نماز وحشت) خواند، يكى از بستگان ميّتى، او را در خواب مى بيند، ميّت به او مى گويد: نماز آخوند ملاّ فتح على مرا نجات داد! وى از خواب بيدار مى شود و سراغ آخوند را مى گيرد و به […]
آخوند ملاّ فتح على سلطان آبادى ـ رحمه اللّه ـ نامه ى ناديده را مى خواند!

در قضيّه ى تحريم تنباكو، علماى اصفهان نامه اى براى مرحوم ميرزا نوشتند كه مضمون آن اين بود كه مردم چندان از فتواى شما استقبال نكردند. حامل نامه، آقاى حاج آقا منير نزد آخوند ملاّ فتح على سلطان آبادى ـ رحمه اللّه ـ مى رسد، ايشان مى فرمايد: نامه اى با خود دارى كه در آن چنين و چنان نوشته […]
آخوند ملاّ فتح على ـ رحمه اللّه ـ ادامه ى خواب را مى گويد

مرحوم شيخ فضل اللّه نورى مى گويد: خوابى ديدم و براى تعبير آن نزد مرحوم آخوند ملاّ فتح على سلطان آبادى رفتم.همين كه مقدارى از خواب را براى ايشان نقل كردم، فرمود: خوب مى دانم، بعدش هم اين بود و اين بود و تا آخر خواب را براى من نقل نمود و بعد تعبير كرد.آخوند شخصيّت عجيبى […]