ديده ي چمن وا شد لاله در چمن آمد

میلادیه امام حسن مجتبی علیه السلام

ديدهي چمن وا شد لاله در چمن آمد

بوي عطر گل يعني بوي ياسمن آمد

روح آيهي والشمس، نور والقمر تابيد

بزم جان بياراييد شمع انجمن آمد

يوسف وجود آمد نور هست و بود آمد

جان رفته از پيكر در حريم تن آمد

سوره سوره تفسيرآفتاب دين است اين

مي رسد كنون مژده عاشقان حسن آمد

حُسن او فروغ جان چشم او چراغ دل

مي وزد نيسم گل از رُخش به هر محفل

♦ ♦ ♦

داده هاتف هستي مژده روزه داران را

دارد آسمان ياران جلوه ي بهاران را

فاطمه زند لبخند بر رخ مه فرزند

داده از گلش رونق بزم گلعذاران را

قطره قطره مي ريزد روح آسمان بر خاك

جرعه جرعه مي گيرد روح سبز باران را

هر چه هست در عالم مي درخشد از رويش

كرده روشن از نورش چشم روزگاران را

بوي عشق مي آيد از حريم  آل الله

خوان نور گسترده اين كريم آل الله

♦ ♦ ♦

مژده مژده مي تابد نور كبريا امشب

بيت آل احمد شد روضه الصّفا امشب

مصطفي به لب دارد آيه هاي نوراني

مرتضي شده محو روي مجتبي امشب

فاطمه درآغوشش مي درخشد آيينه

چون كه گشته تفسير شمس و والضحي امشب

آيه آيه مي آيد خنده ي فلك بر لب

سوره سوره پيدا شد جلوه خدا امشب

با گلي معطر بين بوستان عصمت را

غرقه نور حق بنگر آسمان عصمت را

♦ ♦ ♦

گرچه نور باران است آسمان ز روي او

جان تازه اي گيريد گل ز عطر و بوي او

ليك چون بقيعش را يادآورم بينم

بوي غربت هستي مي رسد ز كوي او

با شراري از حسرت جان نشسته در بزمش

با غمش بود هر دم دل به گفتگوي او

قلب خستگان گيرد جامي از غم و اندوه

جان عاشقان باشد تشنه ي سبوي او

اي كريم آل الله جام نور ده بر ما

تشنگان اين دشتيم جرعه اي كرم فرما

 

شاعر: محمود تاری(یاسر)