در زمان پیامبر اسلام(ص) نیاز جدّى به موضوعیت یافتن منابع تفسیر نبود؛ زیرا آن حضرت به تمام سؤالاتى که درباره ی آیات قرآن کریم مطرح مىشد بنا بر وظیفه ای که از جانب خداوند داشت[1] پاسخ می فرمودند. اما بعد از رحلت آن حضرت و پیدایش اختلاف در بین یاران پیامبر(ص) به تدریج مسئلهاى به نام منابع و مصادر تفسیر پدید آمد. برخی از منابع تفسیری بین اهل سنت و شیعیان مشترک است و در برخی دیگر از منابع تفسیری بین این دو گروه اختلاف نظرهایی وجود دارد.
منابع تفسیرى شیعه عبارت اند از:
1 – قرآن کریم؛ یعنی تفسیر قرآن به قرآن.
2 – سنت نبوی؛ یعنی احادیث و روایاتى که به طریق معتبر از پیامبر اکرم(ص) نقل شدهاند.
3 – روایاتى که از امامان معصوم(ع) نقل شده است.
4 – اجتهاد مفسّران
البته اجتهاد به معناى شیوه درست استنباط و فهم مطالب براساس نصوص قرآنى و احادیث اهل عصمت(ع) است و به معناى دلیل مستقلّى در برابر قرآن کریم و حدیث نیست.[2]
منابع تفسیرى اهل سنّت
1 – قرآن کریم
2 – سخنان پیامبر اکرم(ص)
3 – سخنان صحابه
4 – اجتهاد و استنباط صحابه
5 – اخبار اهل کتاب (یهود و نصارا)[3]
لازم به یاد آوری است که دانشمندان اهل سنت، ائمه(ع) را تنها، راویان حدیث و واسطه در نقل، همچون دیگر راویان از صحابه و تابعین، به شمار آوردهاند، همچنان که دانشمندان شیعه سخنان صحابه را این گونه می دانند؛ یعنی اگر شرایط قبول و حجیت را دارا بودند مورد استفاده و عمل قرار می دهند، در غیر این صورت به آن عمل نمی کنند.
پس منابع مشترک تفسیری شیعه و اهل سنت عبارت اند از:
1 – قرآن کریم یا همان تفسیر قرآن به قرآن
2 – سنت نبوی؛ یعنی احادیث و روایاتی که به طریق معتبر از پیامبر(ص) پیرامون تفسیر آیه ای نقل شده اند.
برخی از اهل فن، منابع و روش های دیگری را نیز اضافه کردند که البته بین منابع تفسیر و ابزار آن فرق نگذاشته و همه را به عنوان منابع تفسیری ذکر نمودند، برای اطلاع بیشتر به آن مراجعه شود.[4]
اما باید پذیرفت که روش تفسیر نقلى، اصلی ترین و باسابقه ترین شیوه و شکل تفسیر و راه فهم معانى قرآن کریم است.[5]
منبع:اسلام کوئست
پی نوشت:
[1]. «وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ»؛ و ما این ذکر [قرآن] را بر تو نازل کردیم، تا آنچه به سوى مردم نازل شده است براى آنها روشن سازى و شاید اندیشه کنند؛ نحل، 44.
[2]. مروتى، سهراب، پژوهشى پیرامون تاریخ تفسیر قرآن، ص 276، نشر رمز، تهران، چاپ اول، 1381ش؛ دیارى بیدگلى، محمد تقی، پژوهشى در باب اسرائیلیات در تفاسیر، ص 28 – 30، سهروردی، تهران، چاپ دوم، 1383ش.
[3]. پژوهشى در باب اسرائیلیات در تفاسیر، ص 30 – 34؛ پژوهشى پیرامون تاریخ تفسیر قرآن، ص 276.
[4]. رضائى اصفهانى، محمد على، در آمدى بر تفسیر علمى قرآن، ص 74 – 87، اسوه، قم، چاپ اول، 1375ش.
[5]. پژوهشى در باب اسرائیلیات در تفاسیر، ص 28.