در آیه 162 سوره بقره ضمیر «فیها» به «جهنم» ارجاع داده شد، در حالی که در این آیه و آیات پیشین به جهنم اشاره نشده است؟ دلیل این که در این  جا خدای متعال از کلمه «فیها» به جای جهنم استفاده کرده چیست؟ و چرا مترجمان آن  را به جهنم ترجمه کرده  اند؟

پاسخ اجمالی

اصل در مرجع ضمیر این است که قبل از آن ذکر شود و در تذکیر و تأنیث و مفرد و تثنیه و جمع مطابق با مرجعش باشد. اما گاهی مرجع ضمیر در لفظ ذکر نشده ولی یک قرینه معنوی وجود دارد که مرجع آن ضمیر را مشخص می کند.[1] درباره مرجع ضمیر «ها» در آیه «خالِدینَ فیها»[2] برخی به اصل اوّلی رجوع کرده و مرجع آن را لعنتی دانسته اند که لفظ آن در آیه قبلی آمده است.[3] یعنی کافران به صورت جاودانه مشمول لعنت پروردگارند. برخی دیگر نیز ترجیح داده اند که مرجع ضمیر (فیها) را جهنم یا نار (دوزخ یا آتش) بدانند[4] که چنین الفاظی در عبارات قبلی وجود نداشته ولی قرینه معنوی بر آن وجود دارد که از عبارت بعدی «لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ» برداشت می شود.[5] فایده بلاغی ذکر نکردن مرجع ضمیر و واگذاری آن به فهم مخاطب در آن  است که شدت و بزرگی عذاب از آن بیشتر درک می شود.[6] برخی مفسران نیز ارجاع همزمان ضمیر به هر دو مرجع آشکار و پنهان را نفی نکرده اند؛[7] چرا که نتیجه هر دو یک چیز است و آن خلود در جهنم و عذاب و لعن الهی که همان دوری از رحمت خداوند است.[8]
این آیه 161 و 162 سوره بقره، در بیان سرنوشت کسانى است که کافر شدند و در حال کفر از دنیا رفتند. قرآن کریم در این آیات می فرماید: کسانى که کافر شدند، و در حالِ کفر از دنیا رفتند، لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنها خواهد بود! همیشه در آن (لعن و دورى از رحمت پروردگار) باقى می مانند، نه در عذاب آنان تخفیف داده می شود، و نه مهلتى خواهند داشت.
آنها که بر روى حقیقت پرده کشیدند، دو گروه بودند؛ گروهى از آنان از کرده خود پشیمان شدند و توبه کردند که خدا در آیه پیشین پذیرش توبه آنها را اعلام نمود، ولى گروهى هم بودند که تا آخر عمر به همان حالت عناد و لجاجت و کفر باقى ماندند و بر کفر خود مردند و هرگز از کار زشت خود پشیمان نشدند و بر کتمان حقیقت اصرار ورزیدند. روشن است که همان لعنت و نفرینى که در آیه پیش گفته شد، شامل حال چنین افرادى خواهد بود. در این آیه نیز به همین معنا تأکید می کند و چنین افرادى را مستحق لعنت خدا و فرشتگان و مردم می داند. آن هم به این صورت که این افراد براى همیشه در این لعنت باقى خواهند ماند و عذابى که خدا به آنها خواهد کرد، هیچ وقت تخفیف نخواهد یافت و به آنها مهلت داده نخواهد شد.
[9]
در معنای جمله «وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ»، برخی معتقدند؛ «ینظرون» از ریشه «نظر» است، و منظور نگاه رحمت می باشد؛ یعنی مورد رحمت خدای متعال قرار نخواهند گرفت. بعضى نیز گفتند: «ینظرون» از «انظار» به معنای «امهال» است؛ یعنی خداوند به ایشان مهلت ندهند تا توبه کنند و خود را اصلاح نمایند.
[10]

 

 

 منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[1]. عباس، حسن، النحو الوافی، ج 1، ص 257 – 258، دارالمعارف، چاپ پانزدهم.

[2]. بقره، 162.

[3]. طباطبائی، سید محمد حسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 391، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، 1417ق؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 1، ص 554، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش؛ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج 1، ص 93، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، 1377ش؛ مراغی، احمد بن مصطفی، تفسیر المراغی، ج 2، ص 32، داراحیاء التراث العربی، بیروت، بی تا.

[4]. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج 1، ص 428، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.

[5]. بقره، 162.

[6]. ر.ک: قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج 2، ص 209، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، 1368ش.

[7]. فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، ج 1، ص 208، تهران، الصدر، چاپ دوم، 1415ق؛ حقی بروسوی،  اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج 1، ص 266، بیروت، دارالفکر، بی تا.

[8]مراتب لعن و دوری از رحمت خدا 30936

[9].‏ جعفری، یعقوب، کوثر، ج ‏1، ص 416، قم، هجرت، چاپ اول، 1376ش.

[10]. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق، یاحقی، محمد جعفر، ناصح، محمد مهدی، ج ‏2، ص 263، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1408ق.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *