photo_2017-08-25_17-22-16

در زير زلف، روي تو بيند، گر آفتاب

بيپرده جلوهگر نشود، ديگر آفتاب

 

اقليم عشق را نبُوَد روزي و شبي

عنقاي مغرب است، در اين كشور، آفتاب

 

روزي كه در درون دل من، درآمدي

بيرون نكرده بود سر از خاور، آفتاب

 

بيپرده وقت صبح، بيا بر كنار بام

تا باز پس كشد سر از اين منظر، آفتاب

 

از مهر، پرتوم نفتد در خرابه، روز

من در طمع كه شب بكشم در بر، آفتاب

 

بي روي تو، علاج خمارم نميكند

شب تا به روز اگر دهدم ساغر، آفتاب

 

باور ز بخت تيره ندارم، وصال تو

آري؛ كسي به شب نكند، باور آفتاب

 

ماه چهارده ننمايد، ميان شب

زين‌‌گونه خوش كه روي تو از عنبر، آفتاب

 

من تيرهروز گشتم و ناسور، زخم دل

تا شد تو را مصاحب مشك تر، آفتاب

 

قدّ تو سرو، زلف تو سايه، رخ تو مهر

سايه به پاي سرو و تو را بر سر، آفتاب

 

انصاف اگر ترازوي عدل آورَد به كف

باشد ز ذرّه پيش رُخت كمتر، آفتاب

 

مهر فلك كه پرورش لعل ميدهد

شرمنده شد به عهد تو، جانپرورآفتاب

 

گلبن به سعي مهر، برآرد به بوستان

قدّ تو گلبني است كه آرد بر، آفتاب

 

جز زلف و كاكلت كه ز سايه دهد نشان

از پاي تا سر تو بُوَد، يكسر آفتاب

 

يك آفتاب نيست كه از رشتهي ميان

پيوسته است، حُسن به يكديگر، آفتاب

 

برگ گل است و شكّر مصري، نگار من

از لعل، حقّهاي كه نهاده، در آفتاب

 

گر نه پي صلاح دل دردمند ماست

ميپرورد براي چه گلشكّر، آفتاب؟

 

در محفلي كه شمع رُخت، جلوه ميكند

پروانهوار ميزند آنجا پر، آفتاب

 

شادم كه ريخت در وي اگر مير ميفروش

ذرّات خاك ميكده شد، اكثر آفتاب

 

اين دل نبود قابل فيضي، وگرنه ساخت

از ريزههاي سنگ، بسي گوهر آفتاب

 

چندان كه باخت، نرد تكاپو در اين حصار

بيرون نرفت، مهرهاش از ششدر آفتاب

 

هر روز مينهد به زمين، روي تابناك

گويا به بوي عاطفتِ داور، آفتاب

 

جوياي كوي كيست؟ كه در طيّ اين بروج

هر روز ميرود به ره ديگر، آفتاب

 

تا ره بَرَد به خاك در شحنهي نجف

گردد در آسمان ز پي رهبر، آفتاب

 

زين گونه بر سپهر برآمد از اين كه داشت

بر جبهه، داغ بندگي حيدر، آفتاب

 

بس تفته است و سوخته، چندان عجب مدار

افتد اگر به پاي شه كوثر، آفتاب

 

آن سروري كه بهر نمازش ز باختر

آورْد باز، معجز پيغمبر، آفتاب

 

آن صفدري كه كسب ظفر تا كند از او

شايد به مهجهي عَلَمش، پيكر، آفتاب

 

لرزد به خود، هنوز بر اين قلعهي بلند

زآن دم كه كَند شاه، در از خيبر، آفتاب

 

سر درنياورَد به فلك، گر بياورد

بهر كمينه چاكر او، مغفر، آفتاب

 

گر فيالمثل به دشمن او، مهربان شود

بيند خط شعاع، همه خنجر، آفتاب

 

اي موكب جلال تو، بر چرخ، گرم سير!

در آن ميانه از همه واپستر، آفتاب

 

هم نوح و هم سفينه تويي، در ولاي تو

در بحر آبگون فكند معبر، آفتاب

 

مانْد از براي پاس ادب، حضرت تو را

در زينهي چهارم اين منبر، آفتاب

 

جز مدحت جلال تو، حرف دگر نيافت

گرديد پاي تا سرِ اين دفتر، آفتاب

تو آفتاب ديني و اصحاب، چون نجوم

نور ستاره را چه كند كس در آفتاب؟

 

حجّت كسي نميطلبد، دعوي ار كنم

كز روشنان چرخ، بُوَد انور، آفتاب

 

رأي تو گر سپاه كشد بر فلك، شود

هر ذرّهات ز گرد ره لشكر، آفتاب

 

 در سايهي لواي تو، شايد كه جا كند

خواهد پناه اگر به صف محشر، آفتاب

 

بر آسمان عزّتت، اولاد، انجمند

تابنده ماهِ آن، تو و پيغمبر، آفتاب

 

شب را اگر به طوف تو، بايد چنان كه روز

نوبت به اختران ندهد، ديگر آفتاب

 

در كان اثر نَهِشت ز وي، دست بخششت

چندان كه سعي كرد به جمع زر، آفتاب

 

رأيت اگر سكون فلك، اقتضا كند

بر زورق سپهر شود، لنگر، آفتاب

 

گر سيلياي خورَد ز نهيب تو بر فلك

گردد كبود چون گل نيلوفر، آفتاب

 

لاغر شود اگر چو هلال از هواي دل

باشد ركاب رَخش تو را درخور، آفتاب

 

نعلش در آتش است كه مانند ماه نو

از نعل دُلدُل تو كند افسر، آفتاب

 

رأيت اگر به تربيتِ آسمان رود

گردند اختران به فلك يكسر، آفتاب

 

از سادگي به دعوي اخلاص و بندگيت

آورْد صفحهاي كه كند محضر، آفتاب

 

در روضهي تو، عود بر آتش مگر نهد

چون خادمان نهاده به سر مجمر، آفتاب

 

اي آمده به خدمت تو، همچو بندگان

گاهي ز باختر، گهي از خاور، آفتاب!

 

آخر روا مدار، كمين بنده در شتا

ميرد به فرض، اگر ننشيند در آفتاب

 

از مهر پرتوي نفتد در خراب من

سايد كلاه، دشمن جاهت بر آفتاب

 

يك ذرّه التفات تو، كافي بُوَد مرا

اي بندگان جاه تو را كمتر، آفتاب!

 

در هر دو عالمم به نوايي رسان ز لطف

بر نيك و بد، چو هست ضياگستر، آفتاب

 

رحمي كه از زمانه، كريمي نمانده است

كز من خَرَد به قيمت خاكستر، آفتاب

 

تا انقضاي گردش اين چرخ نيلفام

در صبح، احمر آيد و شام، اصفر، آفتاب،

 

روي عدوت زرد و رخ دوستان تو

سرخ از فرح، چنان چه به صبح اندر آفتاب!

photo_2017-08-25_17-23-55

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *