بخشی از خطاها و تحریفهای اعتقادی و عملی این تفسیر چنین است:
1 – اثبات امکان رؤیت خدای متعالی (1/12 و 41، 2/670 و 768، 3/979)
2 – امامت، از ضروریات دین نیست (1/18)
3 – اجماع امت، حق است (1/19)
4 – قبول حدیث عشرة مبشّره در شمار اصول اعتقادی است و نسبت دادن آن به حضرت امیر (1/20، 3/1431)
5 – آمین گفتن در نماز بعد از قرائت حمد، سنت است (1/56)
6 – بیان احکام فقه شافعی ذیل آیات مربوط (1/147 و 243، 2/562 و 783 و 785 و909)
7 – پیامبر، ابوبکر را امیر الحاج قرار داده است (1/210)
8 – تحریف شأن نزول آیۀ لیلة المبیت (1/218)
9 – نسبت دادن جبر به امیرالمؤمنین(علیه السلام) (1/288)
10 – تحریف بحث راسخون فی العلم (1/335)
11 – اختلاف امت، رحمت است. (1/398)
12 – أولی الأمر یعنی دو خلیفه یا همة صحابه (2/501)
13 – جبرئیل، نام فاروق را بر خلیفه دوم نهاد (2/503)
14 – آیة {انّما ولیّکم الله} در شأن خلیفه اول است (2/590)
15 – کتمان و انکار غدیر (2/604)
16 – رد ایمان حضرت ابوطالب، و نسبت دادن اشعار توحیدی آن جناب به دیگران (2/641 و910)
17 – اثبات جبر و ردّ اختیار (2/680 و696 و728 و816، 3/1015 و1260)
18 – حدیث جعلی نجات پیامبران و امتهایشان در روز عاشورا (2/765، 3/1000 و1022)
19 – حدیث جعلی تشبیه خلیفه اول به حضرت ابراهیم و عیسی، تشبیه خلیفه دوم به حضرت نوح و موسی. (2/835)
20 – نسبت دادن اولین مسلمان به خلیفه اول (2/898)
21 – برکت سقیفه برای اسلام و استدلال بر صحت آن (2/916)
22 – نفی عصمت پیامبران: 1/81، 2/785 و 965، 3/1068 و1112 و1375 و1410 و1420 و 1425
23 – وصف ابوبکر به صدّیق و مستندات آن (3/1248)
24 – اهل ذکر که باید اسرار قرآن را از آنها پرسید، علمای اهل کتاب هستند (3/1402)
25 – اهلبیت علم مخصوصی در مورد قرآن ندارند، و علم قرآن به تساوی میان همه پخش شده است (3/1435)
26 – استناد به اسرائیلیات در این کتاب بسیار زیاد است. از باب نمونه چند مورد ذکر میشود:
1/57 و65 و91 و101 و106 و115 و132 و230 و268 تا 283 (قصة طالوت) و 302 و 307 و 336 و 353 و 360 و 366 و 390 و 395 و 429.
2/577 و630 و743 و747 و770 و791 و922.
3/996 و1050 و1061 و1072 و1082 و1088 و1099 و 1104 و1124 و1253 و1266 و1270 و1300 و1335 1360 و1374 و1416.
27 – نسبت دادن مطالب ناروا به شیعه امامیه: 1/187 و398، 2/699، 3/ 1230.
28 – جعل فضائل برای خلفا و وابستگان آنها (به جز موارد بند 4، 7، 13، 19، 20 و23 در همین یادداشت) 1/313 و246 و446، 2/506 و810 و835 و844 و864، 3/1090.
آنچه نوشته شد، بخشی از مطالب قابل نقد در این کتاب است که به نام تفسیر قرآن عرضه شده است. امید است این یادداشت، به عنوان مقدمهای برای تدوین یک نقد جدّی مورد استفاده قرار گیرد.