اگر نماز صحيح و داراى شرايط باشد، اعاده آن لازم نيست؛ هر چند همراه با حضور قلب نباشد. به طور كلى اگر انسان بعد از نماز، شك در درستى و صحت آن داشته باشد، بنا را بر صحّت آن مى گذارد و دوباره خواندن آن لازم نيست. به جاى اعاده نمازى كه بدون حضور قلب خوانده شده، بايد كوشش كرد نمازهاى بعدى، همراه با حضور قلب خوانده شود؛ چون اعاده نماز بى حضور قلب، در مواردى باعث وسواس مى شود و ناخواسته انسان در دام شيطان مى افتد. در اين صورت گاهى انسان، چندبار يك نماز را مى خواند تا به دلش بچسبد و در هر بار، غفلت و عدم حضور قلب او از نماز قبلى بيشتر مى شود!! و همين امر موجب مى گردد، انسان در هيچ نمازى، نتواند تمركز خود را حفظ كند و اضطراب و دلهره اى كه از اين راه به او دست مى دهد، همه نمازهاى او را ضايع و خراب مى كند و اين نگرانى به همه امور زندگى او چنگ مى اندازد و آرامش را از او سلب مى كند.
يكى از شاگردان علامه طباطبائى مى گويد: در يكى از شب هاى آخر عمر علامه طباطبايى، در خدمت او بودم. ايشان ياراى سخن گفتن نداشت. من از خداوند خواستم كه توانى به او بدهد و در لحظات آخر عمر ايشان، نصيحتى از او بشنوم. علامه در حال احتضار با چشمان نافذش به گوشه اتاق نگاه مى كرد. خود را به او نزديك كرده و عرض كردم: براى توجّه به خدا و حضور قلب در نماز، چه راهى را توصيه مى فرماييد؟ علامه طباطبايى به سوى من متوجه شد، لب هايش حركت كرد و با صدايى بسيار ضعيف كه به سختى شنيده مى شد، بيش از ده بار اين جمله را تكرار كرد: «توجّه، مراوده، توجّه، مراقبه…».[1]
منظور از توجّه و مراقبه آن است كه انسان در نماز فكرش به اين طرف و آن طرف نرود. اما منظور از مراوده در كلام علامه طباطبايى(ره)، ارتباط ظريف و عاشقانه با نماز و جست و جوى معشوق (خدا) در نماز است.
بايد از همه اين الگوها درس گرفت و به جاى اينكه به فكر اعاده و تكرار نمازها بود، فرصت را غنيمت شمرد و دل و جان را از عوامل حواس پرتى باز داشت و به الگوها و اسوه هاى واقعى تأسى جست.
منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:رحیم کارگر/پرسش وپاسخ دانشجویی
[1] – هزار و يك داستان نماز، ص 45.