بزرگان اهل معرفت، پنج مرتبه براى حضور قلب ذكر كرده اند:
مرتبه يكم: نمازگزار بايد اجمالاً بداند كه با خداوند سخن مى گويد و حمد و ثناى او را مى گويد؛ هر چند به معانى الفاظ توجّه نمى كند.
امام خمينى(ره) از استادش مرحوم شاه آبادى نقل مى كند: «اين مرتبه مثل آن است كه فردى، قصيده اى در مدح بزرگى بگويد و به بچه اى كه معناى آن را نمى داند، بدهد تا آن را در حضور آن بزرگ بخواند و به آن بچه بهفماند كه اين قصيده در مدح اين شخص بزرگ است. البته بچه احتمالاً مى داند، ستايش و مدح آن بزرگ را مى كند؛ ولى چگونگى آن را نمى داند».
مرتبه دوم: علاوه بر مرحله قبلى، به معانى كلمات و اذكار نيز توجّه مى كند و مى داند كه در نماز چه مى گويد و در اين مرحله، قلب تابع زبان است.
مرتبه سوم: اسرار عبادت و حقيقت اذكار، تسبيح، تحميد و ساير مفاهيم را مى فهمد و در حال نماز به آنها توجّه مى كند و خوب مى داند چه مى گويد و چه مى خواهد.
مرتبه چهارم: علاوه بر مراحل قبلى، اسرار و حقايق اذكار به طور كامل در عمق جانش نفوذ كرده و به مرحله يقين رسيده است. در اين صورت، زبان از قلب پيروى مى كند و چون قلب به آن حقايق ايمان دارد، زبان را به اذكار وادار مى كند.
مرتبه پنجم: در اين مرحله، نمازگزار به مرتبه كشف و شهود و حضور كامل مى رسد كه به اين مرحله، مرحله حضور قلب در معبود مى گويند؛ نه حضور قلب در عبادت؛ يعنى، مرحله اى كه اسما، صفات و كمالات حق را به چشم باطن مشاهده مى كند و چيزى را به جز خدا نمى بيند و حتّى به خود و افعال، حركات و اذكارش نيز توجّه ندارد. البته اين مرتبه خود داراى مراتب مختلفى است كه نسبت به سالكان و درجه معرفت آنان متفاوت است.[1]
رعايت اين مراحل و مراتب براى داشتن حضور قلب امرى ضرورى و بايسته است؛ البته رعايت همه آنها احتمالاً امكان پذير نباشد و در اين صورت بايد به ترتيب در عمل به آنها كوشيد.
منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:رحیم کارگر/پرسش وپاسخ دانشجویی
[1] – ابراهيم امينى، خودسازى، ص 231؛ ملكى تبريزى، اسرار الصلاة، ص 307.