معناى لغوى «استغفر الله»: درخواست آمرزش از پروردگار آمرزنده و مهربان است. اما شرايط توبه واقعى در كلام امام على عليه السلام به اين شرح است:

شخصى در محضر ايشان عرضه داشت: «استغفرالله»؛ گويا حضرت از نحوه سخن او، و يا سابقه كارهايش با خبر بود كه اين استغفار جنبه ظاهرى دارد، نه واقعى؛ از اين رو فرمود: «استغفار يك كلمه است، ولى شش معنا (و مرحله) دارد كه عبارتند از:

1 – پشيمانى از گذشته،

2 – تصميم بر ترك آن براى هميشه،

3 – حقوقى را كه از مردم ضايع كرده اى به آنها باز گردانى؛ به گونه‌اى كه هنگام ملاقات پروردگار، حق كسى بر تو نباشد،

4 – اين كه: هر واجبى كه از تو فوت شده (مانند: نماز، روزه، حج و…) حق آن را به جا آورى (قضا يا كفّاره اش را بپردازى)،

5 – گوشت هايى كه به وسيله حرام بر اندامت روييده، با اندوه بر گناه آب كنى، تا چيزى از آن باقى نمانده، و گوشت تازه به جاى آن برويد!،

6 – به همان اندازه كه لذت و شيرينى گناه را چشيده اى، درد و رنج طاعت را نيز بچشى، و پس از پيمودن اين شش مرحله، بگو: استغفرالله».[1]

الهى من پشيمانم پشيمان

پشيمانى ز رويم شد نمايان

گنه ريز است اگر استغفر الله

ز كردار بدم افسوس و صد آه

ممكن است كسى بگويد: با وجود اين شرط هاى شش گانه در فرمايش علوى عليه السلام، قدرت عمل به آن فراهم نيست؛ در پاسخ مى گوييم: بعضى از اين شرط ها، شرط توبه كامل است؛ مانند: مرحله پنجم و ششم؛ ولى چهار تاى ديگر، جزء شرط هاى واجب و لازم يك توبه واقعى است.

در اين راستا، استاد شهيد مطهرى مى گويد:

«قسمت اول و دوم از ركن هاى توبه، و قسمت سوم و چهارم از شرط هاى لازم، و قسمت پنجم و ششم از شرط هاى كمال است».[2]

اما درباره جايگاه ويژه «استغفار» همين بس كه در روايات اسلامى از آن به عنوان بهترين عبادت، جامع ترين دعا، با فضيلت ترين توسّل و مهم ترين اعمال در بهترين ماه هاى سال ياد شده است!

در اين راستا امام ششم عليه السلام مى فرمايد: «انّ من اجمع الدّعا الاستغفار»؛ «طلب بخشش از جمله جامع ترين دعاهاست».[3]

امّ سلمه كه يكى از همسران پيامبر صلى الله عليه و آله است نقل مى كند، كه ايشان در دوره آخر عمر شريف شان در حالت هاى گوناگونى ذكر شريف «سبحان اللّه و بحمده، استغفراللّه و اتوب اليه» را بر زبان جارى مى فرمود، از علتش پرسيدم؛ حضرت صلى الله عليه و آله فرمود: «من مأمور به اين ذكر شده ام، سپس سوره نصر را براى ما تلاوت فرمود».[4]

گناه مانع دريافت خير و بركت است اما استغفار، وسيله‌اى براى ريزش فضل و رحمت خداوند به سمت شخص تائب و عذرخواه به حساب مى آيد.

حضرت امير بعد از تبيين آسيب هاى گناه مى فرمايند: «خداوند استغفار را سببى براى روزى رسانى و گسترش رحمت قرار داده است و فرموده: از پروردگار خود آمرزش بخواهيد كه آمرزنده است، بركات خود را از آسمان بر شما فرو مى بارد… پس رحمت كند خدا كسى را كه از گناهان خود پوزش طلبد».[5]

در بارگه جلالت اى عذرپذير

درياب كه من آمده ام زار و حقير

از تو همه رحمت است و از من تقصير

من هيچ نيم، همه تويى دستم گير[6]

در اين خصوص سيره و روش پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله الگويى براى همه مسلمانان است. آن بزرگوار چون دلگير مى شد، مى فرمود: «براى اين كه قلبم دچار هيچ گونه حجاب و پوشش نگردد، روزى هفتاد بار استغفار مى كنم».

همچو پيغمبر ز گفتن و ز نثار

توبه آرم روز من هفتاد بار[7]

بنابر آنچه گفته شد استغفار تنها براى خطاكاران و گناهكاران نيست بلكه گناهكاران با استغفار از پستى هاى گناه و دركات جهنم نجات مى يابند و پاكان با تكرار استغفار از نورانيت قلب بيشتر و درجات بهشت را بهره مند مى گردند.

 

منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:گروه اخلاق وعرفان/پرسش وپاسخ دانشجویی


[1] – نهج البلاغه، فيض الاسلام، ص 1281، حكمت 409.

[2] – مطهرى، مرتضى، گفتارهاى معنوى، بحث توبه.

[3] – مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج 50، ص 283.

[4] – همان، ج 21، ص 100.

[5] – نهج البلاغه، خ 143.

[6] – ابوسعيد ابوالخير.

[7] – فروزانفر، بديع الزمان، احاديث و قصص مثنوى، ترجمه و تنظيم: حسين داورى، ص 411.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *