محيط زندگى جوان به 4 حوزه عمده قابل تقسيم بندى است كه هر يك به تناسب جايگاه و اهميت خود مى تواند در بحران مدگرايى وى تأثيرگذار باشد اين 4 حوزه و محيط عبارتند از:
الف – محيط دوستى و معاشرت
محيط دوستان و معاشران نقشى جدّى در رفتار جوانان مى گذارد. اين نقش ممكن است مثبت يا منفى باشد.
هر فرد به اندازه ميزان دوستى و رفاقت خويش مى تواند در امور مادى و معنوى فرد ديگر و بر عقايد، اخلاق، رفتار و گفتار او تأثير بگذارد. رسول اكرم (صلی الله علیه وآله) فرمود: «آدمى بر دين رفيق و قرين خويش است».[1]
در روايت ديگرى امام على (علیه السلام) فرمود: «بدانيد كه همنشينى هواپرستان، فراموش خانه ايمان و جاى شيطان است».[2]
بنابراين اگر جوان گرفتار مدگرايى افراطى و انحرافى شده باشد و اين رفتار مورد تشويق و تأييد و اعتماد دوستانش قرار گيرد، روند انحرافى ادامه پيدا خواهد نمود؛ اما اگر با عكس العمل منفى آنها مواجه گردد زمينه مساعدترى براى اصلاح به وجود خواهد آمد.
ب – محيط تحصيل
فضاى دانشگاه و خوابگاه با عناصر گوناگونى مانند استاد و همكلاسى ها و هم اتاقى ها مى تواند براى دانشجويان، تأثيرگذار باشد.
به عنوان نمونه نقش استاد در سازندگى يا ويرانى اخلاقى جوانان بسيار مهم است. استاد به سبب نفوذ معنوى خود، با تمام رفتارش، الگوها و سرمشق هايى در اختيار شاگردان قرار مى دهد و آنان از تمام حركات و سكنات و اشارات او و حتى واژه هايى كه از آنها استفاده مى كند، به شدّت تأثير پذيرفته و از اين رو پوشش استادان مى تواند در حفظ روحيه اعتدال دانشجويان در مدگرايى تأثيرگذار باشد.
ج – محيط اجتماع
محيط اجتماعى نيز افراد را تحت تأثير قرار مى دهد. به تعبير شهيد مطهرى «هر انسانى پاك و پاكيزه به دنيا مى آيد، يعنى مجهز به يك تقواى ذاتى است، ولى ممكن است كه به تدريج در اثر آلودگى هاى محيط از مسير فطرت خارج شده تا آنجا كه به كلى مسخ گردد».[3] لذا در صورتى كه جوان و يا نوجوانى در محيطى زندگى نمايد كه هسته اعمال اجتماعى و ارزش هاى فرهنگى آن، بيش تر با شاخص هاى مصرف گرايى و مدگرايى هماهنگ است گرايش جوانان و نوجوانان نيز خواسته يا ناخواسته به اين سمت سوق پيدا نموده، انحرافات مدگرايى وى تشديد مى گردد.
د – محيط خانواده
خانواده به عنوان اولين نهاد اجتماعى در گرايش جوانان به مدگرايى افراطى يا پرهيز از مدگرايى انحرافى نقش برجسته اى دارد. اين نقش هم نقش نظرى است و هم نقش عينى و عملى؛ يعنى والدين هم در پوشش و آرايش خود دقت لازم داشته و در صورت نقص و يا انحراف، به بازبينى بپردازند تا به عنوان الگوى قابل قبول فرزندانشان مطرح شوند.
از سويى نوع نگرش والدين در شكل گيرى تصور مغالطه آميز جوانان نسبت به مد مؤثر است؛ به عنوان نمونه برخى از جوانان و نوجوانان در انديشه تشخص طلبى مى باشند و تعريف تشخص طلبى را در برخى رفتارهاى هنجار شكنانه جست و جو مى كنند. در واقع بايد اين تصور غلط را از ذهن جوان و نوجوان پاك كرد كه راه رسيدن به شخصيت مستقل و متمايز رفتارهاى هنجارشكنانه و پوشيدن لباس هاى جلف نمى باشد؛ بلكه راه صحيح براى رسيدن به اين هدف آراسته شدن افراد به كمالات انسانى است.
خانواده مى تواند با راهكارهايى كه ارائه مى شود، از مواجهه مرگبار و هويت ستيز جوانان با مد و مدگرايى جلوگيرى نمايد.
1 – پر كردن اوقات فراغت فرزندان؛
2 – كمك به فرزندان در يافتن دوستان خوب؛
3 – نظارت و راهنماى مستمر در نحوه پوشش و آرايش فرزندان؛
4 – ارائه الگوهاى مناسب؛
5 – پرهيز دادن از محيط هاى ناسالمى كه جوانان را به سوى مدگرايى غلط سوق مى دهد؛
6 – آموزش اصول و معيارهاى آراستگى اسلامى؛[4]
7 – تعميق باورها و ارزش هاى دينى، اخلاقى و پايبندى به اجراى حدود و احكام الهى؛
8 – بالا بردن عزت نفس، خويشتن دارى و اعتماد به نفس فرزندان؛
9 – تقويت كنترل درونى و پرورش پاك دامنى با توسعه آموزش هاى دينى؛
10 – اطلاع رسانى به موقع و همه جانبه نسبت به آثار و پيامدهاى منفى مدگرايى؛[5]
11 – ايجاد مقررات، جهت تضمين سلامت و سعادت فرزندان؛
12 – آموزش كنار آمدن با فشار همسالان جهت مقابله فرزندان با تشويق آنها جهت گرايش به مدگرايى.
پی نوشت ها
[1] – بحارالأنوار، ج71، ص 201.
[2] – نهج البلاغة، ص 117.
[3] – آشنايى با قرآن، مرتضى مطهرى، تهران، صدرا، 1370ش.، پنجم، ج 1و2، ص 131.
[4] – در بخش دوم كتاب به تفصيل به اين موضوع پرداخته شده است.
[5] – پيامدهاى مدگرايى از مباحث مهمى است كه در اين كتاب بدان پرداخته شده.