متن حديث ياد شده چنين است: «سيّئة تسؤك خير من حسنة تعجبك»؛ «گناهى كه تو را اندوهگين كند نزد خداوند بهتر است از كار نيكى كه باعث غرور و خودپسندى تو شود».[1]

در توضيح، اين حديث چند گونه گفته شده است:

الف) وقتى انسان مرتكب رفتار زشتى شد و به دنبال آن غمگين و شرمنده شده، چه بسا همين شرمندگى باعث مى شود كه دست از آن كار كشيده و به سوى نيكى ها بازگردد؛ ولى وقتى از كار نيك خود دچار اعجاب و غرور شد، باعث مى شود كه بر خود ببالد و در نتيجه درجا بزند و از قدم هاى بعدى دست بكشد.

ب) علاوه بر اين، ما هر چه نيكى كنيم، در برابر نعمت ها و الطاف بيكران الهى، هيچ كارى نكرده ايم. بنابراين زهى زشت و نكوهيده است كه با عمل ناچيز خود، دچار غرور و خودپسندى بشويم. كسى كه كار زشتى كرده و ناراحت است، به خطاى خود اعتراف مى كند؛ ولى كسى كه دچار غرور است و كار زشت و خطايى مرتكب شود، بدان معترف نمى شود و بدا به حال چنين افرادى.

د) حضرت على عليه السلام در صدد ترويج خطا و زشتى ها نيستند؛ بلكه با اين تعبير در صددند كه زشتى غرور و اعجاب را برملا سازند.

در فرازى از پندهاى نورانى و راه گشاى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به اباذر آمده: «اى ابوذر! مردى كارى نيك انجام مى دهد و با اعتماد بر آن، گناهانى مرتكب مى شود و در برابر كردار نيك خود گناه را سهل مى انگارد، چنين كسى هنگامى كه نزد خداوند مى رود بر او خشم مى گيرد. در برابر، مردى گناهى مرتكب مى شود ولى از عقوبت آن هراسان است؛ چنين كسى در قيامت آسوده خاطر است!».[2]

الهى رسم پاكانم بياموز

روانم را به نور خود بيفروز

بيفزا بر نكويى اشتياقم

به شهد عشق، شيرين كن مذاقم

هيچ كس نمى تواند به قبولى اعمال خود مطمئن شود، چرا كه اين اطمينان، سبب غرور شده، تا جايى كه ممكن است به ارتكاب گناهان صغيره بينجامد؛ به اين بهانه كه اين گناهان كوچك در برابر اعمال نيكى كه انجام داده ناچيز است! غافل از اين كه:

اولاً: از كجا معلوم كارهاى خوبش پذيرفته شده باشد؟

ثانياً: بى توجهى و اصرار بر گناهان صغيره خود از گناهان بزرگ است.

بنابراين كسانى كه در سايه اعمال نيك خويش احساس امنيت كرده و با اعتماد بر آن، بعضى از گناهان ديگر را مهم نپندارند، از غضب بارى تعالى برخوردار مى شوند. در برابر اين گروه، عده اى نيز پس از انجام گناه، ترسان و مضطرب و نگرانند. اين دسته اگر چه همّت بالايى هم بر انجام برخى عبادت هاى نداشته باشند، ولى به جهت بيم و ترس از گناه، در قيامت از عذاب الهى نجات يافته اند.

با اين توضيحات، مى توان به اهميت حالت هاى قلبى افراد پى برد كه چه اندازه ترس از گناه كارساز، و در برابر، عجب و غرور نسبت به كارهاى نيك، نيز قهر پروردگار را به دنبال دارد. پس بايد هيچ گناهى را كوچك نشماريم و همواره تلاش مان بر حفظ حالت خوف و خشيت از خداوند باشد تا گرفتار غرور و فريب شيطان نشويم.

 

منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:گروه اخلاق وعرفان/پرسش وپاسخ دانشجویی


[1] – نهج البلاغه، قصار 46.

[2] – مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج 74، چاپ بيروت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *