اين آيه از نشئهاى سخن مىگويد كه انسان در آن نشئه به ربوبيت خدا و عبوديت خود آگاه شد و پيمان بست و تعهد سپرد: «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى» فرمود ما در نشئهاى انسانها راگواه خودشان قرار داديم. نفسشان را به خودشان نشان داديم و آنها به ربوبيت خدا و عبوديت خود اعتراف كردند. اين كار را انجام داديم تا در قيامت كه روز حساب است، كسى بهانه نياورد و نگويد من در محيط غير مذهبى تربيت شدم و سنتهاى قومى در من اثر گذاشت: «أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنّا كُنّا عَنْ هذا غافِلِينَ»[1] به اين ترتيب، بهانههاى سياسى، جغرافيايى، قومى و نژادى بى تأثير خواهد بود.

خداوند فرمود شما در آن نشئه به حقيقت خود پى برديد كه شما عبد خداييد و خدا رب شما است. آن نشئه، نشئه تاريخى نيست كه شما بگوييد فراموش كرديم. الان هم با شما هست و خواهد بود. و اذ يعنى واذكر؛ به ياد آن صحنه باش؛ يعنى اگر الان هم تفكر كنيد، آن صحنه را به ياد مىآوريد، اين گونه نيست كه عالم ديگرى باشد و از ياد شما رفته باشد تا بگوييد يادمان نيست. اين مطلب را خداى سبحان در سوره اعراف مدلل كرد و فرمود: دليل اين كار آن است كه هيچ كس در قيامت بهانه نياورد.

اصل توحيد و نبوت و وحى و شريعت در درون هر كسى پيش بينى شده است: «أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنّا كُنّا عَنْ هذا غافِلِينَ؛ مبادا در قيامت كسى بگويد ما وارث سنتى باطل بوديم و در محيط بد تربيت شديم».

اين صحنه كجا است؟ اين صحنه،  پشت صحنه نعمت است. نعمت يا نعمت جوانى است يا علم است يا مال است يا زيبايى است. اگر انسان الهی باشد، اين نعمتها برايش مانند يك شيشه شفاف است كه از پشت آن، همه حقايق را مىبيند؛ و اگر غير الهی باشد، اين نعمتها برايش مانند پردهاى است كه نمىتوان پشت آن را ديد.

فرد بايد اين پرده را بالا بزند تا حقايق را ببيند. تفاوت عارف با بقيه مردم در همين است. عارف در يك اتاق شيشهاى زندگى مىكند و تمام حقايق بالا و پائين و جلو و عقب و راست و چپ عالم را آشكارا مىبيند ولى بقيه نه.

 تمام اين نعمتها براى ما كه غافليم پرده است؛ براى مثال سلامت براى ما پرده است. همين كه اين پرده در اثر بيمارى پاره شود، مىگوييم: يا الله؛ همين كه جوانى به پيرى گراييد، مىگوييم: يا الله؛ وقتى از مقامى عزل شديم، نداى «يا الله» مان بالا مىرود. فرق غافل و عاقل همين است. عاقل اگر جوان باشد، عالم باشد، پولدار باشد، همه اينها برايش شيشه است؛ يعنى مىداند اينها را خداوند عطا كرده وامانت است. بدين سبب مغرورانه زندگى نمىكند. و جوانى و علم و مال و مقام خود را به جا مصرف مىكند.

غافل به عكس است. جوان غافل وقتى پير شد، پرده غفلت جوانىاش كنار مىرود و به فكر قضاى نمازهاى خود مىافتد. وقتى تندرستىاش به بيمارى تبديل شد، «أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ»[2] مىخواند. ذات اقدساله در درون همه ما شيشه شفافى گذاشته است كه گردو غبار غفلت و گناه روى آن را مىپوشاند و در اثر طول زمان و غفلت مدام به پرده و حجاب تبديل مىشود.

انسان نه مىتواند از فقر خود چشم پوشد و نه از نيازش به غنى. ما فقيريم. تنها كسى كه مىتواند نيازمان را برآورد، غنى با لذّات است. اگر سفينه فضايى در كره ماه گرفتار مشكلى شود، سرنشينانش به چه كسى متوسل مىشوند؟ مسلما به قدرتى كه «فِي السَّماءِ إِلهٌ وَ فِي الْأَرْضِ إِلهٌ»[3] است، متوسل مىشوند.

در ادبيات عرفانى معشوق را دلارام مىگويند، يعنى چيزى يا كسى كه دل انسان، با رسيدن به آن، آرام مىشود و قرار مىگيرد.

اول، جوانى معشوق انسان است؛ ولى بعد مىفهمد چنين نيست. بعد مقام، بعد مال و مانند اينها. انسان اين امور را يكى پس از ديگرى پشت سر مىگذارد و به تدريج در مىيابد هيچ يك از آنها نمىتواند براى او آرامش به ارمغان آورد. تمام اين موارد واسطه و نردبان صعودند نه دلارام. براى اين كه بفهميم به معشوق رسيدهايم يا نه، بايد ببينيم آرام شدهايم يا نه. اگر در سوره مباركه رعد آمده است «أَلا بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[4] براى همين است.

اين طمأنينه در عربى همان است كه در فارسى به آن دلارام مىگوييم. اين دل در اختيار خود ما است و همه مىدانيم با چه چيز آرامش مىيابد.اينكه انسان بعد از به دست آوردن مدرك، پول، همسر و مانند اينها آرام نمىشود، دليل بر اين است كه آنها معشوق او نيستند. معشوق حقيقى ذات اقدس اله است.

به هر حال، در درون انسان همه چيز هست. اگر گاهى نسيمى نشاط آور بر شما وزيد و لحظاتى نشاط يافتيد، بدانيد قلب كسى را خوشحال كردهايد و اثر آن خوشحالى به صورت نسيم بهشتى بر شما وزيده است.

اگر نيشى زديد يا غيبتى كرديد يا كسى را رنجانديد، اين به شكل نسيمى جهنمى بر شما مىوزد و مىبينيد مضطرب يا غمگين شدهايد. اگر انسان مراقبه و محاسبه داشته باشد و هر روز اين شيشه درونى را گردگيرى كند، هميشه شفاف مىماند؛ و گرنه اين گردها زياد و به حجابى ضخيم تبديل مىشود. پس اين آيه شريفه مىگويد: هر روز به ياد صحنه اقرار باشيد.

 

منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:آیت اللّه عبداللّه جواد آملی/پرسش وپاسخ دانشجویی


[1] – سوره اعراف7: آيه 172.

[2] – سوره نمل27: آيه 62.

[3] – سوره زخرف43: آيه 84.

[4] – سوره رعد12: آيه 28.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *