بيت المقدس به دلايل متعددى، براى مسلمانان و جهان اسلام از قداست و اهميت ويژه اى برخوردار است:

يكم. فلسطين، سرزمينى است كه در آن اولين قبله مسلمين، دومين مسجد اسلام، سومين حرم شريف (بعد از مكّه و مدينه) قرار دارد و بنا به فرموده امام على عليه السلام يكى از چهار قصر بهشتى در دنيا (مسجدالحرام، مسجد النبى صلى الله عليه و آله، مسجد بيت المقدس و مسجد كوفه) است. اين شهر به طور يكسان براى پيروان هر سه دين ابراهيمى، مقدس است و قبله امت هاى پيشين نيز بوده است.[1] در سيزده سال اول بعثت ـ كه پيامبر صلى الله عليه و آله در مكّه زندگى مى كرد ـ و نيز تا هفده ماه بعد از هجرت به مدينه، آن حضرت و مسلمانان به سوى مسجدالاقصى نماز مى گزاردند.

دوم. مسجدالاقصى از جهت ديگرى هم براى مسلمانان حائز اهميت است و آن، قداست و اهميت معراج پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله است كه از مسجدالحرام به قصد مسجدالاقصى و از آنجا به آسمان ها صورت پذيرفت. قرآن كريم در اين باره مى فرمايد: «سُبْحانَ الَّذِى أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِى بارَكْنا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آياتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ »؛[2] «پاك و منزه است خدايى كه بنده اش را در يك شب از مسجدالحرام به مسجدالاقصى ـ كه گرداگردش را پربركت ساختيم ـ برد، تا آيات خود را به او نشان دهيم …». جمله «بارَكْنا حَوْلَهُ» بيانگر اين مطلب است كه مسجدالاقصى، علاوه بر اينكه خود سرزمين مقدسى است، اطراف آن نيز سرزمين مبارك و پربركتى از نظر مادى و معنوى است. اين سرزمين مقدس در طول تاريخ، كانون پيامبران بزرگ خدا و خاستگاه نور توحيد و خداپرستى بوده است.[3] از امام صادق عليه السلام نقل شده است: «مسجدالاقصى يكى از مهم ترين مساجد اسلام است و عبادت در آن فضيلت بسيار دارد».[4]

سوم. در شهر بيت المقدس، علاوه بر مسجدالاقصى، 36 مسجد ديگر وجود دارد كه 29 مسجد در داخل شهر و 7 مسجد نيز در خارج از بافت قديمى و در حومه شهر قرار دارد. علاوه بر آن، مقبره ها و زيارتگاه هاى بسيارى از رهبران بزرگ اسلام و اصحاب پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در اين شهر واقع است.[5]

چهارم. افزون بر مسئله قداست و پايگاه ممتاز بيت المقدس و اين سرزمين در منابع اصيل اسلامى، آنچه كه در شرايط كنونى مسئله فلسطين را براى جهان اسلام، از اهميت ويژه اى برخوردار نموده، موضوع اشغال آن به وسيله صهيونيسم و استكبار جهانى و رويارويى غرب با جهان اسلام است. به گونه اى كه اشغال فلسطين، هرگز اشغال يك سرزمين و يك كشور نيست؛ بلكه ايجاد يك كانون استعمارى ضداسلامى، در جهت نابودى جهان اسلام و جلوگيرى از شكل گيرى مجدد تمدن اسلامى است. از اين رو قضيه فلسطين، علاوه بر بعد دينى، با استقلال، امنيت و منافع ملى ساير كشورهاى اسلامى نيز به شدّت در ارتباط است. اين واقعيتى است كه هم از آرمان ها، اصول و برنامه هاى نژادپرستانه و توسعه طلبانه رژيم صهيونيستى (شعار گسترش اسرائيل از نيل تا فرات و ادعاى تصاحب بسيارى از اماكن اسلامى) و هم از نظر تاريخى و عملكرد آن رژيم در قبال مردم فلسطين و كشورهاى همجوار آن، به خوبى قابل اثبات است. بنابراين اسرائيل براى كشورهاى منطقه و جهان اسلام، تهديدى بسيار جدّى است. مهم ترين اين تهديدها عبارت است از:

1 – تهديدهاى ناشى از فعاليت هاى نظامى؛

2 – تهديدهاى ناشى از حضور سياسى؛

3 – نقش عملكرد اقتصادى اسرائيل در منطقه؛

4 – انرژى و مسائل مترتب بر آن؛

5 – محيط زيست و منابع طبيعى.[6]

اسرائيل تاكنون خود را مقيّد به هيچ يك از معاهدات بين المللى ـ كه درباره منع توليد و استفاده از سلاح هاى هسته اى و كشتار جمعى، منعقد شده ـ نكرده است. اسرائيل ششمين قدرت هسته اى جهان است و برابر بعضى گزارش ها، اين كشور حدود 180 تا 200 كلاهك هسته اى در اختيار دارد. تسليحات تهاجمى و اتمى اسرائيل، با توجه به شمار جمعيتش، 150 برابر تسليحات دفاعى اعراب است. غرب به شدّت اسرائيل را پايگاه خط مقدم و حامى منافع مختلف خود مى داند و برترى و تسلط اسرائيل را بر منطقه و جهان اسلام خواستار است.

استاد مطهرى در مورد اهميت قضيه فلسطين مى گويد: «اگر پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله زنده مى بود، امروز چه مى كرد؟ درباره چه مسئله اى مى انديشيد؟ واللّه  و بالله! قسم مى خورم كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله در قبر مقدسش امروز از يهود مى لرزد … اين يهوديانى كه شما امروز اسمشان را مى شنويد ـ موشه دايان، زلى اشكول، گلداماير ـ آخر ببينيد از كجاى دنيا آمده اند؟ مدعى هستند كه اين سرزمين، سرزمين ما است… هدف مگر تنها همين است كه يك دولت كوچك در آنجا تشكيل شود؟ … او مى داند كه يك دولت كوچك بالاخره نمى تواند آنجا زندگى كند؛ يك اسرائيل بزرگ كه دامنه اش از اين طرف ـ شايد ايران خودمان هم ـ كشيده شود. به قول عبدالرحمن فرامرزى: اين اسرائيل كه من مى شناسم، فردا ادعاى شيراز را هم مى كند و مى گويد: شاعرهاى خود شما هميشه در اشعارشان، اسم شيراز را گذاشته اند: «ملك سليمان». هر چه بگويى آقا! آن تشبيه است، مى گويد: سند از اين هم بهتر مى خواهيد؟ مگر ادعاى خيبر را كه نزديك مدينه است، ندارند؟ مگر «روزولت» (رئيس جمهور آمريكا) به پادشاه وقت عربستان سعودى پيشنهاد نداد كه شما بياييد اين شهر را به اينها بفروشيد؟

مگر اينها ادعاى عراق و سرزمين هاى مقدس شما را ندارند؟ واللّه  بالله! ما در برابر اين قضيه مسئوليم. به خدا قسم! مسئوليت داريم … والله! قضيه اى كه دل پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله را امروز خون كرده است، اين قضيه است … [ امروز ]اگر [ امام] حسين بن على عليه السلام بود، مى گفت: اگر مى خواهى براى من عزادارى كنى، براى من سينه و زنجير بزنى؛ شعار امروز تو بايد فلسطين باشد. شمر امروز موشه دايان است. شمر هزار و سيصد سال پيش مرد، شمر امروز را بشناس …[7]

علاوه بر اين از ديدگاه مقام معظم رهبرى: «مسئله فلسطين، تنها يك مسئله اسلامى نيست؛ بلكه مسئله اى انسانى و بشرى است و هر كس مى تواند با تكيه بر ارزش ها و مبانى انسانى، در مورد فاجعه فلسطين قضاوت كند و واكنش نشان دهد».[8]

 

نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها

نویسنده:گروه مؤلفان


[1] – دايرة المعارف تشيع، ج 3، ص 558.

[2] – اسراء 17، آيه 1.

[3] – تفسير نمونه، ج 12، ص 10.

[4] – ر.ك: فصلنامه حضور، ش 40، بهار 1381، ص 111.

[5] – همان، ص 112.

[6] – ر.ك، سيدحسين موسوى، تهديدهاى جديد امنيتى اسرائيل در منطقه خاورميانه، مجله مطالعات منطقه‏اى، ش 8.

[7] – شهيد مطهرى، حماسه حسينى، ج 1، سخنرانى استاد در عاشوراى 1390 1348 شمسى.

[8] – بيانات مقام معظم رهبرى در خطبه دوم نماز جمعه 16/1/81.

جهت مطالعه بيشتر ر.ك:

الف. امين مصطفى، ديپلماسى پنهان اسرائيل در كشورهاى عربى، ترجمه محمدجعفر سعديان؛

ب. آلفرد.م.ليليانتال، ارتباط صهيونيستى، ترجمه سيدابوالقاسم حسينى (ژرفا)، نشر پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى، چاپ اول، پاييز 1379.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *