همینطور در مورد نهج البلاغه؛ ما گرفتار بروکراسی هستیم و چون برنامهریزیها در دست ما نیست، صرفیون چنین کردند و ما هم چنین میکنیم گرفتار این حرفها هستیم و الّا هیچ چیزی جای نهج البلاغه را نمیگیرد. آیا درسی مهمتر از این کتاب داریم؟ ولی جزء متون درسهای حوزوی ما نیست و مهجور و متروک است.