شما مىگوييد : حضرت على ( ع ) ابوبكر و عمر را قبول داشت و حال آن كه عمر در جمع تعداد زيادى از صحابه خطاب به على ( ع ) وعبّاس عموى پيامبر ( ص ) گفت : شما دونفر ، ابوبكر و مرا دروغگو و گنهكار ونيرنگباز مىدانيد ؛ « فلمّا توفّي رسول اللّه – صلى اللّه عليه وسلّم – قال أبو بكر : أنا وليّ رسول اللّه ، فجئتما . . . فرأيتماه كاذباً آثماً غادراً خائناً . . . ثمّتوفّي أبوبكر فقلت : أنا وليّ رسولاللَّه – صلى اللّه عليه وسلّم – ووليّ أبي بكر ، فرأيتماني كاذباً آثماً غادراً خائناً » صحيح مسلم ، ج 5 ، ص 152 ، كتاب الجهاد ، باب 15 ، حكم الفئ حديث 49 . .
شما راست مىگوييد يا عمر!؟
منبع:پرسمان
برچسب خوردهابن تیمیه, ابن عبدالوهاب, ابوبكر, ابوبكر و عمر, اندیشه فرقه وهابیت, اندیشه فقهی, اندیشه فقهی وهابی, اندیشه فقهی وهابیت, اندیشه فقهی وهابیون, اندیشه وهابیت, اهل سنت, بنیانگذاران وهابیت, پرسش وپاسخ, پرسش وپاسخ پیرامون وهابیت, پیرامون وهابیت, تاریخ, تاریخ اهل سنت, خائن, سلفی, سلفی گری, سلفیان, سلفیه, سلفیون, شخصیت های وهابی, شخصیت های وهابیت, شخصیت های وهابیون, عبدالوهاب, عربستان, عربستان سعودی, على ( ع ) ، ابوبكر و عمر را خائن مىداند؟, على ع, عمر, عملکرد وهابیت, فرقه وهابیت, مبانی فکری, مبانی فکری فرقه وهابیت, مبانی فکری وهابیت, مبانی فکری وهابیون, محمد بن عبدالوهاب, مکتب سلفیان, مکتب سلفیه, منابع وهابیت, وهابی, وهابیان, وهابیت, وهابیت شناسی, وهابیون