در صحيح مسلم آمده: «معاويه بن ابي سفيان به سعد امر كرد چه چيز تو را منع ميكند از اينكه به ابوتراب دشنام دهي.سعد گفت:اما آنچه ذكر كردي بخاطر آن که سه فضیلت از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در شأن على شنیده ام که و هر گاه یکى از آن ها براى من بود ، بهتر و ارزنده تر از شتران سرخ مو بود که در اختیار من باشد…».[1]
ابن عساكر مي گويد: اولين عملي كه معاويه- بعد از رسيدن به حكومت- انجام داد اين بود كه به تمام عمالش درهركجا بودند دستور داد علي را برمنابر لعن كنند[2]
…معاويه از لعن علي تا زماني كه سعد مرد پرهيزكرد.پس آنگاه كه سعد مرد بالاي منبر علي را لعن كرد و به عمالش نوشت كه علي را بر منابر لعن كنند پس آن ها آن ر انجام دادند…»[3]
ابن حجر در مورد علي (عليه السلام) مي گويد: «لعن علي رابر منابر سنت كردند».[4]
ابن عباس درجواب گروهي كه علي(عليه السلام) راسب مي كردندگفت:خدا را شاهد مي گيرم كه از رسول خدا(صلي الله عليه و آله) شنيدم كه فرمود: «من سب عليا فقد سبني، ومن سبني فقد سب اللّه ومن سب اللّه اكبه اللّه على منخريه في النار»[5]
نتيجه اين مي شود: معاويه علي(ع) را سب مي كند، وسب علي(ع) يعني سب رسول خدا(ص) ،وسب رسول(ص) يعني سب اللّه، وسب اللّه يعني.. از نص سوال كن !!
آن چنانكه اهل سنت روايت مي كنند پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)فرمود: «من سب اصحابي، فعليه لعنة اللّه والملائكة والناس اجمعين». [6]
ذهبي مي گويد: «فمن طعن فيهم الصحابة او سبهم فقد خرج من الدين،ومرق من ملة المسلمين !! ! ».[7]
كسي كه صحابه را طعن يا دشنام دهد از دين خارج است و…
ابن حجرمي گويد: «اذا رايت الرجل ينتقص احدا من اصحاب الرسول،فاعلم انه زنديق !!».[8]
اگر ديدي كسي يكي از اصحاب رسول خدا(ص) را تنقيص مي كند بدان آن شخص زنديق است!
منبع:پرسمان
[1]- صحيح مسلم : كتاب فضائل الصحابة ، باب من فضائل علي بن ابي طالب . سنن الترمذي : 5/638
[2]- تاريخ ابن عساكر : 2/47 ، ور.ج المستدرك حاكم :1/385 و1/358 . تاريخ الطبري :4/188 168 . الكامل في التاريخ ، ابن الاثير : 3/413 . تاريخ الخلفاء ، السيوطي : ص190 .شرح النهج البلاغه، ابن ابي الحديد : 1/356 و361 . العقد الفريد 4/365
[3]- العقد الفريد : 2/301 و2/144 . المستطرف : 1/54
[4]- فضائل الصحابة از فتح الباري ، تحقيق عبدالفتاح شيل : ص142
[5]- خصائص النسائي : ص24 . الرياض النضرة : 2/219 . وبنگر المستدرك : 3/121 122 .مسند احمد : 6/323
[6]- الكبائر ، الذهبي : ص235
[7]- الكبائر : ص233
[8]- الاصابة : ص17 و18