نخست بايد دانست كه اکثر اهل سنت به توسل به اهل بیت اعتقاد دارند و گروههای بسیار محدودی مانند وهابیون تحت تاثیر عقاید ابن تیمیه با آن مخالفند. احادیث ذیل مستنداتی است که در منابع اهل سنت وجود دارد و نشانگراین است که بزرگان آنان معتقد به بحث توسل به معصومین علیهم السلام بوده اند اما متاسفانه اکنون برخی از اهل سنت با تاثیر پذیری از فرقه ضاله وهابیت منکر توسل شده اند:


بلال، موذن پيامبر، رسول خدا را در خواب ديد كه به او مى فرمايد: اى بلال، اين چه جفايى است ؟آيا وقت آن نشده كه به زيارت من آيى؟ بلال بيدار شد و اندوهگين و ترسان گشت. بر مركب خود سوارشده به زيارت قبر پيامبر در مدينه آمد و شروع كرد به گريستن و صورت بر قبر پيامبر ماليدن. چون حسن و حسين عليهم‌السلام آمدند، آن دو را درآغوش كشيد و بوسيد.
تاريخ طبرى، ج 1 ص 161 و 169 – معجم البلدان، ج 3 ص 2 8 – تاريخ ابن كثير،ج 1 ص 174 و 197 ؛مستدرك حاكم، ج 4 ص 515 – وفاء الوفاء، ج 2 ص 41

 


مروان روزى مردى را ديد كه صورت و پيشانى بر قبر پيامبر نهاده است. گردن او را گرفت و گفت : مى دانى چه مى كنى ؟وقتى سربلند كرد، ديد ابوايوب انصارى است. ابوايوب گفت : آرى ! من سراغ سنگ نيامده ام، سراغ رسول الله آمده ام. از آن حضرت شنيدم كه مى فرمود: بر دين گريه نكنيد وقتى كه شايستگان عهده دار آن شوند، بلكه زمانى بر دين گريه كنيد كه نااهلان عهده دار و والى آن گردند!
مستدرك حاكم، ج 4 ص 515 – وفاء الوفاء، ج 2 ص 41
الفقه على المذاهب الاربعه، ج 1 ص 421
المنهاج، محيى الدين نورى شافعى، ج 1 ص 357 چاپ شده در حاشيه شرح مغنى.
تاريخ طبري، ج 1 ص 8 – العرائس ثعلبى، ص 29.
حاشيه ابى الاخلاص حنفى، ج 1 ص 168 در حاشيه دررالحكام.
تاريخ طبرى، ج 1 ص 161 و 169 – معجم البلدان، ج 3 ص 2 8 – تاريخ ابن كثير، ج 1 ص 174 و 197.


ابن منكدر همراه اصحابش مى نشست و گاهى كه تشنگى سراغش مى‌آمد، درهمان لحظه برخاسته صورت برقبر پيامبر مى‌نهاد و درمقابل اعتراض همراهانش، مى‌گفت : از قبر پيامبر شفا مى‌گيرم. وى گاهى به صحن مسجد مى‌آمد و در جاى خاصى بر زمين مى‌خوابيد، علت را كه مى‌پرسيدند، مى‌گفت : خودم ديدم كه پيامبر در همين جا خوابيده بود.
وفاء الوفاء، ج 2 ص 444
المغنى، ج 1 ص 495، درباره چاه‌هاى مدينه – الوفاء الوفاء، ج 2 ص 119 تا 149
الفقه على المذاهب الاربعه، ج 1 ص 421
تاريخ طبرى، ج 1 ص 161 و 169 – معجم البلدان، ج 3 ص 2 8 – تاريخ ابن كثير، ج 1 ص 174 و 197.
عبدالله بن احمد حنبل مى گويد از پدرم درباره حكم كسى كه به منبر رسول خدا دست مى كشد و تبرك مى جويد و آن را مى بوسد و با قبرنيز همين كار را مى كند تا ثواب ببرد، پرسيدم. گفت: اشكالى ندارد.
مستدرك حاكم، ج 4 ص 515، – وفاء الوفاء، ج 2 ص 41
عبدالله بن عمر، هنگام زيارت قبر پيامبر، دست راست را روى قبر مى‌نهاد و بلال حبشى چهره برآن مى‌نهاد. روشن است كه علاقه زياد و عشق و محبت به اين كار فرمان مى‌دهد و اين نوعى احترام و بزرگداشت است و مردم به تناسب شوقشان حالات متفاوتى دارند. بعضي‌ها وقتى قبر را مى بينند، بى اختيار به سمت آن مى شتابند، برخى هم با تاخير و درنگ، و همه محل خيرند.
تاريخ بغداد، خطيب بغدادى، ج 1 ص 146 – تاريخ الشام، ابن عساكر، ج 6 ص ‍ 1 8
المنتظم، ابن جوزى، ج 5، ص 99
سنن ابن داود، ج 2 ص 72 – صحيح بخارى، ج 2 ص 247

 


محمد بن احمد رملى، از بزرگان شافعيه در «شرح منهاج» گفته است : سايه‌بان گذاشتن روى قبرو بوسيدن صندوق قبر و لمس كردن آن هنگام زيارت، مكروه است، مگر آن كه به قصد تبرك باشد، هم‌ چنان كه فتوا داده‌اند اگر كسى در اثر ازدحام نمي‌تواند حجرالاسود را لمس كند، با عصا به آن اشاره كند، آن گاه عصا را ببوسد.


مناقب خوارزمى، ص 252، – فرائد السمطين، باب اول – مستدرك حاكم، ج 3 ص 151. (اين مطلب از الغدير، ج 1 ص 3 نقل شده است).


فتواي ابن حنبل : ابن جماعه شافعي مي گويد : عبد الله بن احمد حنبل اين روايت را از پدرش نقل كرده است : « از پدرم در باره مردي كه منبر و قبر رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) را براي ثواب مس مي كرد و تبرك مي جست و مي بوسيد پرسيدم، در جواب گفت : اشكالي ندارد. (وفاء الوفاء، ج 4، ص 1414)


عبدالله، فرزند احمد بن حنبل مي گويد: از پدرم پرسيدم: مسّ منبر رسول الله و تبرّک با مس کردن آن، و بوسيدن و يا مسّ و متبرّک شدن به قبر شريف و يا بوسيدن آن به قصد ثواب، چه حکمي دارد؟ پدرم گفت: هيچ اشکالي ندارد. (الجامع في العلل و معرفة الرجال، ج2، ص32 – وفاءالوفا، ج4، ص1414)


رملي شافعي مي گويد: تبرّک جستن به قبر پيامبر و يا عالم و يا اوليا جايز است و بوسيدن و استلام آن ايرادي ندارد. (کنز المطالب، ص 219(


محب الدين طبري شافعي گويد: بوسيدن قبر و دست گذاشتن روي آن جايز است و سيره و عمل علما و صالحان بر آن است. (اسني المطالب، ج1، ص331)


زرکشي: تربت قبر حمزه از حکم منع برداشتن خاک حرمين، استثنا شده است، زيرا اتفاق همگان بر جواز نقل آن براي معالجه صداع است.، وفاء الوفا، ج1، ص69)


محمد بن مؤمل شاگرد ابن خُزيمه که شيخ بخاري و مسلم و به اصطلاح شيخ الاسلام است مي گويد: به همراه استادم ابن خزيمه و جمعي از اساتيد به زيارت بارگاه قبر علي بن موسي الرضا(ع) در طوس رفتيم، استادم ابن خزيمه چنان در برابر آن بقعه متبرکه تعظيم و تواضع کرد که همگي در شگفت مانديم. (تهذيب التهذيب، ج7، ص339)


ابو علي خلال، شيخ حنابله، مي گويد: هرگاه مشکلي بر من عارض شود، قبر موسي بن جعفر(ع) را زيارت مي کنم و به ايشان متوسل مي شوم و خداوند مشکل مرا آسان مي کند. (تاريخ بغداد، ج1، ص 12 )

 

 

منبع:پرسمان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *