اين سخن كه امام حسين(ع) حجّ خود را نيمه تمام گذاشت، سخن نادرستى است؛ زيرا امام(ع) در روز هشتم ذى حجه از مكّه خارج شد در حالى‏كه اعمال حجّ از شب نهم ذى حجه آغاز مى‏شود. بنابراين، امام(ع) اصولاً وارد اعمال حج نشده بود، تا آن را نيمه تمام گذارد.
امام حسین علیه السلام مُحرِم به اعمال حج تمتع بود ولی به علت وجود خطر حج تمتع را به عمره تبدیل کرد ومُحِل شد و روز هشتم از مکه خارج شد و این عمل هیچ مشکلی ندارد .
از امام صادق علیه السلام روایت شده است که «… ان الحسين بن‏على(ع) خرج يوم الترويه الى العراق و كان معتمراً». (ر.ك. وسائل الشيعه، ج 10 ص 246، كتاب حج، باب 7،ح 2 و3 ).
البته می توان این سوال را مطرح کرد كه با وجود آنكه يكى از علل انتخاب مكّه، داشتن فرصت مناسب براى تبليغ ديدگاه خود بود؛ چرا در اين شرايط زمانى ويژه كه اوج حضور حاجيان از سرتاسر نقاط مختلف در مكّه، عرفات و منی است و بهترين فرصت تبليغى براى آن حضرت فراهم آمده است به صورت ناگهانى مكّه را ترك كرد؟
به طور خلاصه مى‏توانيم علل اين تصميم ناگهانى را چنين ذكر كنيم:


يك. احتمال خطر جانى‏


از برخى عبارات امام حسين(ع) – كه در مقابل ديدگاه شخصيت‏هاى مختلفى كه با بيرون رفتن آن حضرت از مكّه و حركت به سوى كوفه مخالف بودند، ابراز شده – چنين بر مى‏آيد كه امام(ع) ماندن بيشتر در مكّه را مساوى با بروز خطر جانى براى خود مى‏دانست؛ چنان‏كه در جواب ابن عباس مى‏فرمايد: «كشته شدن در مكانى ديگر براى من دوست داشتنى‏تر از كشته شدن در مكّه است»(ابن كثير، البداية و النهاية، ج 8، ص 159). در پاسخ عبداللَّه بن زبير نيز فرمود: «به خداوند سوگند! اگر يك وجب خارج از مكّه كشته شوم، براى من دوست داشتنى‏تر است تا آنكه به اندازه يك وجب در داخل مكّه كشته شوم. به خداوند سوگند! اگر من به لانه‏اى از لانه جانوران پناه برم، مرا از آن بيرون خواهند كشيد تا آنچه را از من مى‏خواهند، به دست آورند».(وقعة الطف، ص 152). امام(ع) در برخورد با برادر خود محمد حنفيه، به صراحت سخن از قصد ترور يزيد در محدوده حرم امن الهى نسبت به جان خود سخن به ميان آورد.(سيد بن طاووس، لهوف، ص 82). بالاخره در بعضى از متون به صراحت سخن از اين مطلب به ميان آمده كه يزيد، عده‏اى را همراه با سلاح‏ براى ترور امام حسين(ع) در مكّه فرستاده بود.همان.

 


دو. شكسته نشدن حرمت حَرَم‏


در ادامه برخى از عبارات پيش گفته، تذكّر اين نكته از سوى امام حسين(ع) وجود داشت كه نمى‏خواهد حرمت حرم امن الهى، با ريخته شدن خون او در آن شكسته شود؛ گرچه در اين ميان گناه بزرگ از آن قاتلان و جنايتكاران اموى باشد. آن حضرت اين مطلب را در برخورد با عبداللَّه بن زبير و به گونه تعريض‏آميز نسبت به او – كه بعدها در مكّه موضع گرفته و لشكريان يزيد حرمت حرم را خواهند شكست – به صراحت بيان مى‏دارد. ايشان در جواب ابن زبير مى‏فرمايد: «ان ابى حدثنى ان لها كبشاً به تستحلّ حرمتها فما احبّ ان اكون انا ذالك الكبش»(ابن اثير، الكامل فى التاريخ، ج 2، ص 546). «پدرم على(ع) براى من نقل كرد كه در مكّه قوچى است كه به وسيله آن حرمت شهر شكسته مى‏شود و من دوست ندارم كه مصداق آن قوچ باشم».

 

 

منبع:پرسمان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *