آيه الله كمرهاي مينويسد: خصلت عربي باعث شد كه هاني، مسلم را پناه بدهد . چگونه اين خصلت عربي، هاني را به مهمانكشي وادار مي كند ؟!، كسي كه به محض ورود در منزل وي عهده دار پذيرايي است، مگر حاضر ميشود به مهمانكشي دست بزند؟ و همين خصلت عربي, مسلم (ع) را هم به احترام ميزبان وامي دارد .(1)
اضافه ميكنيم كه رعايت مسائل اخلاقي از ويژگيهاي برجسته اهلبيت (ع) و پيروان آنها بوده است. در تأييد اين معني، يادآوري ميكنيم كه اميرالمؤمنين علي (ع) وقتي در نبرد صفين با عمرو بنعاص مواجه شد، نيزهاي به طرف اوپرتاب كرد كه او را به زمين انداخت. عمرو بنعاص كه خود را در آستانه مرگ ديد، پاهاي خود را بالا برد و سپر كرد ، امام روي از او گردانيد و او را به حال خود واگذاشت.(2) مسلم پرورش يافته مكتب همين بزرگواراست،براي همين هرچند ميدانست كه با كشتن عبيدالله بسياري از فتنهها رخ نخواهد داد، امّا هيچ وقت بر اين عقيده نبود كه هدف، وسيله را توجيه ميكند، و منش اخلاقي خود را فراموش نكرد.
از اين گذشته، بر فرض كه هاني و همسرش موافق باشند كه در منزل آنها اين اتفاق رخ دهد، امّا مسلم با اين سخن پيامبر(ص) چه ميكرد كه فرمود: «اَلايمَانُ قَيَّدَ الفَتْك، مَنْ أمَّنَ رَجُلاً عَلي دَمِه فَقَتَلَهُ، فَأنَا بَرِيءٌ مِنَ القَاتِل وَ إنْ كانَ المَقْتُولُ كافراً»(3)«ايمان مانع از ترور است، كسي كه ديگري را امان دهد، و سپس او را بكشد، من از او بيزارم، اگرچه مقتول كافر باشد». مهمان كه وارد خانة كسي ميشود در امان است و اين يك نوع امان دادن به شمار مي آيد .
آيه الله كمرهاي توضيح ميدهد: «شايد گفته شود عبيدالله نه مثل يك نفر كافر عادي بود، نه يك تن يهودي بيآزار يا ارمني بيآزار كه ميان كوچه سر به زير و به دنبال كار خود باشد تا قانونِ حراست خون او را مطرح نمود، بياعلان جنگ نتوان او را كشت و باز اميد به هدايت او داشت. عبيدالله كافركيشي بود كه هرچند كارهاي آتيهاش مكشوف نگشته بود، امّا آنقدر كه مكشوف گشته بود قتل او را ايجاب ميكرد، و هيچ جنبهاي در عبيدالله نبود كه به او و به خون او ارزش بدهد…
جواب داده ميشود كه اقدام به اينگونه كارها، مستبدانه به نظر ميرسد و براي مصالح خلق بايد جلوگيري شود و قانون الهي نبايد به آن راه دهد، براي آنكه مقتدر هميشه مسلم(ع) نيست. مستبدين با اين بهانه راه براي ريختن خون مردم باز ميكنند، گذشته از آنكه قانون حفظ خونها و حرمت ترور هم مثل هر قانوني، در وضع، ملاحظه ارزش و بيارزشي يك نفر را نميكند… بيوزني و سبكوزني عبيدالله كافركيش، منافاتي با سنگيني وزن قانون حراست جانها ندارد. بگذار، در پرتو قانون عدالت، خون يك پشه هم محفوظ بماند. هرچند آن خود ارزش ندارد امّا ارزش عدالت بدست ميآيد و معلوم ميشود كه حتّي برّ و فاجر از توسعه آن در امانند.(4)
ترور از نظر شرع مقدس اسلام امري ناپسند، مذموم و ممنوع شمرده شده است. منابع روايي شيعه و سنّي هم بر اين مطلب صحّه گذاشتهاند و روايات متعدّدي در باره ممنوع بودن ترور نقل شده است كه مهمترين آنها، همان روايتي است كه مسلم(ع) نيز بدان استناد نمود، و بر اساس آن، اقدام به ترور ننمود.
علاوه بر اينها اصلا درست بودن اين داستان معلوم نيست و بيشتر به افسانه نزديك است چون مسلم نماينده امام حسين است و امثال هاني خاك پاي او هم نمي شوند و با اين حال چطور هاني به خود اجازه مي دهد براي نماينده امام چنين برنامه ريزي صورت بدهد . اين داستان مسلم را به صورت يك جوان ناپخته نشان مي دهد در حاليكه اخوند ملا علي همداني از مراجع بزرگ شيعه, قبل از انقلاب اسلامي در جلسه اي به ما گفت : من خاك پاي مسلم هم نمي شوم .
منبع:پرسمان
1- ميرزا خليل كمرهاي، مسلم بنعقيل و اسرار پايتخت طوفاني، ص543.
2- نصر بنمُزاحِم مِنْقَرِي، وَقْعَةُ صفين، ص407؛ ابنقتيبه، الامامة و السياسة، ج 1، ص127.
3- ابنسلامه، مسندالشهاب، ج1، ص130.
4 – كمرهاي، مسلم بنعقيل و اسرار پايتخت طوفاني، ص539 -538.