پس از آغاز فتوحات و توسعه حوزه اسلام دو نكته سبب فزوني اهميت شام و عراق بر مدينه و به تعبيري حجاز شده بود. اوّلاً شمار زيادي از قبايل از جزيرة العرب به شام و عراق آمده بودند كه در ميان آنها عدة فراواني از صحابه نيز ديده ميشدند. نكته دوم آن بود كه وسعت امكانات و استعدادهاي نهفته در اين مناطق، قابل قياس با حجاز نبود.
پس از به خلافت رسيدن اميرالمومنين علي عليه السلام و زماني كه شورشيان پيمانشكن به رهبري طلحه و زبير و عايشه، در مكه حركت خود را آغاز كردند، به اين نتيجه رسيدند كه قبل از آن كه امام علي ـ عليه السّلام ـ عراق را به تصرّف خود درآورد به سوي اين منطقه حركت كنند. اگر آنان موفق ميشدند كوفه و بصره را تصاحب كنند، كار حجاز تمام شده بود.
خارج شدن امام از مدينه كار آساني نبود، همچنان كه گريزي از آن نبود درست همانند زماني كه رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ شهر مكه را با همة قداست و احساس وطنخواهي آن را ترك كرد. اكنون امام علي ـ عليه السّلام ـ احساس كرده بود كه دو دشمن غدار او يكي شام را در تصرف گرفته و ديگري بصره را و اكنون نيز ميكوشند تا كوفه را نيز از دست او در آورند. تصاحب اين دو شهر بدان معنا بود كه تمامي ايران با همة امكانات اقتصادي آن به دست اينان افتاده است از اين رو امام براي خاموش كردن شورشيان به سوي عراق حركت كرد.( تاريخ خلفا، ج 2، ص 273.)
مدينه از چند جهت توان مقاومت و مقابله را نداشت.اوّلاً از نظر اقتصادي، محيط حجاز، توانايي تحمل رويارويي با عراق يا شام را نداشت. ثانياً آنكه مدينه از لحاظ نيروي انساني كشش يك جنگ تمام عيار را با شام نداشت. ثالثاً مردم مدينه، به جز انصار، چندان علاقمند به امام علي ـ عليه السّلام ـ نبودند و افرادي چون عبدالله بن عمر، سعد بن ابي وقاص، محمد بن سلمه، اسامة بن زيد و بسياري ديگر كوچكترين علاقهاي به امام نداشتند و خود را مجتهدتر از آن حضرت ميدانستند (انساب الاشراف ، ج 2، ص 211. (
اما كوفه، از جهات متعددي، و درست در برابر مدينه شرايط كاملاً مناسبي را دارا بود. عراق مشكل جمعيت را نداشت. قبايل فراواني در آنجا زندگي ميكردند، كساني كه در طي فتح ايران، قوت نظامي خود را نشان داده بودند. از نظر اقتصادي نيز، وجود دو رود دجله و فرات و زمينهاي حاصل خيز عراق، مهمترين منبع درآمد مردم اين خطه بود. به علاوه خراج و جزيه فراواني از ايران و عراق، در دست مسلمانان بود كه ثروتي بياندازه محسوب ميشد.
از طرفي هدف اساسي امام پس از سركوبي شورشيان جمل برخورد با معاويه بود. چنين كاري بدون حضور امام در عراق كه در نزديكي شام قرار داشت ممكن نبود.( معجم البلدان، ج 1، ص 47)
افزون بر اينها، امام از ميان قبايل يمني و ايراني طرفداران فراواني در كوفه داشت كه اين امر مي توانست به استحكام حكومتش كمك شاياني كند.
لذا اميرالمومنين پس از پايان نبرد جمل در دوازدهم ماه رجب سال سي و شش هجري در روز دوشنبه همراه با گروهي از بزرگان بصره وارد شهر كوفه شد و پس از استقبال مردم كوفه از آن حضرت (وقعه الصفين ص 8؛ فروغ ولايت، ص 468) اين شهر را به عنوان مركز خلافت خود انتخاب كرد.
منبع:پرسمان