اين نكته قابل توجه است كه ما معمولاً براى معادل عربى رسول در زبان فارسى لفظ پيغمبر، پيامبر و پيمبر به كار مى‏بريم ولى لفظى كه مترادف با نبى باشد نداريم و به ناچار لفظ پيامبر كه هم معنى رسول است را به كار مى‏بريم و حال آنكه قرآن دو تعبير به كار مى‏برد يكى رسول و ديگرى نبى، اين گونه استعمال موجب شده ميان انديشمندان مسلمان بحث شود كه آيا رسول و نبى باهم تفاوت دارند يا نه و اگر تفاوت ندارند پس علت استعمال دو لفظ نبى و رسول در قرآن خصوصا در احاديث چيست؟

 


قرآن كريم پيامبران را گاهى به نام نبى و گاهى به نام رسول مى‏خواند. «رسول» كسى است كه داراى رسالتى است و از طرف كسى به سوى ديگرى فرستاده مى‏شود. بطور يقين عده‏اى از انبيا، از طرف خداوند رسالتى براى مردم داشتند كه بايد آن را به مردم ابلاغ مى‏كردند. «نبى» به معناى با خبر از چيزى كه ديگران از آن خبر ندارند و در عرب متنبى را پيشگو مى‏گويند. مطلب ديگر اينكه نبى از جهت مصداق، اعم از رسول است هر چند از نظر مفهوم متباينند يعنى همه پيامبران داراى مقام نبوت بوده‏اند، ولى مقام رسالت اختصاص به گروهى از ايشان داشته است و بطور طبيعى مقام آنان بالاتر از مقام ساير انبيا خواهد بود؛ چنان كه خود رسولان هم از نظر مقام و فضيلت يكسان نبوده‏اند و بعضى از ايشان به مقام امامت نيز مفتخر شده‏اند.

 


«
تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ» «بقره 253»
حضرت قبل از بعثت از كامل‏ترين دين يعنى دين اسلام(تسليم در برابر خدا) پيروى مى‏كرد، امّا احكام اسلام و وظايف خود را نه به صورت وحى، بلكه به صورت‏هاى ديگر- مانند الهام‏هاى قلبى، تحديث (سخن گفتن با فرشته) و رؤياهاى صادق- دريافت مى‏كرد.امير مؤمنان (ع) در اين‏باره مى‏فرمايد:
از روزى كه پيامبر از شير گرفته شد، خدا او را با بزرگ‏ترين فرشته قرين و همراه ساخت تا به وسيله آن فرشته راه‏هايى را بپيمايد و به نيكوترين اخلاق، آراسته گردد. «1»

 


بنابراين، حضرت قبل از بعثت، مراحلى از نبوّت را دارا بوده و با جهان غيب ارتباط داشته- همان‏گونه كه حضرت يحيى و حضرت عيسى (ع) در دوران كودكى به مقام نبوت رسيده و با جهان غيب ارتباط داشته‏اند- «2» آن‏گاه در چهل سالگى براى ابلاغ و اظهار پيام خدا به مردم به مقام رسالت برانگيخته شده است. بر اين اساس مقام نبوت و رسالت باهم تفاوت هايي دارد. روايات متعددى اين ديدگاه را تأييد مى‏كند، از جمله اينكه حضرت مى‏فرمايد:
كُنْتُ نَبِيّاً وَ آدَمُ بَيْنَ الماءِ وَ الطّين «3»
من زمانى پيامبر بودم كه آدم (ع) هنوز در ميان آب و گل بود.

 


يهودى‏ها به رسول خدا (ص) عرض كردند: «آيا شما از اول پيغمبر نبودى؟» فرمود: «بلى.» گفتند: «پس چرا در گهواره سخن نگفتى و نطق نكردى همان‏گونه كه عيسى (ع) چنان كرد؟» فرمود: «خداوند متعال، عيسى را بدون پدر آفريد و اگر او در گهواره سخن نمى‏گفت، عذرى براى مريم نبود تا سرزنش ديگران را پاسخ دهد، اما من از پدر و مادر متولّد شده‏ام.» «4»

 


حضرت امام باقر عليه السلام فرمود: خداوند بر همه پيامبران خود فرشتگان را گماشته است. مأموريت اين فرشته ها محافظت از اعمال آنها و تبليغ رسالت مي باشد . خداوند از آن زمان كه حضرت محمد از شير گرفته شد، فرشته بزرگي را بر آن حضرت گماشت. اين فرشته آن جناب را به سوي خيرات و اخلاق خوب هدايت مي كرد و از بديها و اخلاق بد باز مي داشتند و همين فرشته بود كه پيش از آنكه آن حضرت به درجه رسالت برسد او را با «السلام عليك يا رسول الله» صدا مي كرد و پيامبر هنوز جوان بود كه با اين جمله صدا زده مي شد. «5» عده‏اى از بزرگان، نسبت به ديدگاه اخير ادعاى اجماع و اتفاق نظر شيعه را نموده‏اند. «6»
اما در اينكه نماز حضرت چگونه بوده است ؟


شخص رسول خدا قبل از بعثت عبادت مي‏كردند و نماز مي‏خواندند ولي براي امت اسلامي در سال نهم بعثت بعد از اينكه از معراج برگشتند حكم نماز را آوردند كه ابتدائا ده ركعت نماز واجب بود و بعد از هجرت به مدينه وقدرت پيدا كردن اسلام،واجبات ديگر يكي پس ازديگري بر امت واجب شد نيز هفت ركعت به تعداد ركعات نماز افزوده شد كه به شكل كنوني; يعني، 17 ركعت نماز واجب و 34 ركعت نماز نافله درآمد. «7»

 


علامه شهير مرحوم طباطبايي درذيل آيه أ رأيت الذي ينهى عبدا إذا صلى مي فرمايند:
بر اين فرض اينكه سوره مورد بحث (علق)اولين سوره نازل شده از قرآن باشد، و نيز بنا بر اينكه از اول تا به آخر سوره يكباره نازل شده باشد، سياق اين آيات دلالت دارد بر اينكه رسول خدا (ص) قبل از نزول قرآن نماز مى‏خوانده، و همين معنا دلالت دارد بر اينكه آن جناب قبل از رسيدنش به مقام رسالت با نزول قرآن، يعنى قبل از حادثه بعثت از انبيا بوده است .
ولى بعضى‏ گفته‏اند كه: نماز قبل از بعثت آن جناب نماز واجب نبوده، و به طورى كه از اخبار بر مى‏آيد نمازهاى واجب در شب معراج واجب شده، و در سوره اسراء فرموده:


أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى‏ غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ نماز را در هنگام ظهر تا تاريكى شب و هنگام فجر بپا بدار. سوره اسرى، آيه 78
اما اين سخن درست نيست، براى اينكه آنچه از داستان شب معراج مسلم است، و روايات معراج بر آن دلالت دارد، تنها اين است كه نمازهاى پنجگانه يوميه در آن شب با شكل خاص خود يعنى دو ركعت دو ركعت واجب شد، و هيچ دلالتى ندارد بر اينكه قبل از آن شب به صورت ديگر تشريع نشده بود، بلكه در بسيارى از آيات سوره‏هاى مكى و از آن جمله سوره‏هايى كه قبل از سوره اسراء نازل شده، نظير سوره مدثر و مزمل و غير آن دو سخن از نماز كرده، و به‏ تعبيرهايى مختلف از آن ياد نموده، هر چند كه كيفيت آن را ذكر نكرده، اما اينقدر مسلم هست كه نمازهاى قبل از معراج مشتمل بر مقدارى تلاوت قرآن و نيز مشتمل بر سجده بوده و در بعضى از روايات هم آمده كه رسول خدا (ص) در اوايل بعثت با خديجه و على (عليهما السلام) نماز مى‏خواند، در اين روايات هم نيامده كه نماز آن روز به چه صورت بوده است. «8»

 

 

پرسمان



( 1).
بحارالانوار، ج 18، ص 278. نهج البلاغه فيض الاسلام جز 4 خطبه 234 بند 61 ص 811 چاپ وزيري و صبحي صالح خطبه 192 ص 300
( 2).
مريم( 19)، آيات 12- 13.
( 3).
بحارالانوار، ج 18، ص 278.
( 4).
همان، ص 200.
(5).
شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج 13، ص 207 ، باب 238.
(6).
محمد حسين مظفر، علم امام( ع)، ترجمه محمد آصفى( تبريز: بى‏نا، 1349)، ص 76.
(7).
منتخب التواريخ ص 41 – الميزان ج 13 ص178
(8).
ترجمه تفسير الميزان ج‏20 551

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *