انتظار، يكي از مهمترين و پر ارزش ترين وظايف شيعه در عصر غيبت حضرت مهدي (عج) است: انتظار در لغت به معناي مراقب بودن، درنگ در امور و چشم به راه بودن است.[1] و انسان منتظر، انساني است اميدوار، با شرح صدري وسيع، مؤمن و معتقد به محبوبي كه در طلب او مي سوزد و زمينه ساز موعودي كه انتظارش را مي كشد. مؤمني كه منتظر مولايش مي باشد هر اندازه انتظارش شديدتر باشد، تلاشش در آمادگي براي آن به وسيلة پرهيز از گناه و كوشش در راه تهذيب نفس و پاكيزه كردن درون از صفات نكوهيده و به دست آوردن خوبي هاي پسنديده بيشتر مي گردد.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد: “هر كسي كه خواسته باشد از ياران قائم (عج) باشد بايد كه منتظر باشد و با اين حال با پرهيزكاري به خويهاي پسنديده آراسته شود؛ پس هر گاه بميرد و قائم پس از مردنش ظهور نمايد پاداش او مثل كسي است كه دوران حكومت آن حضرت را درك كرده است.[2]
شخصي كه منتظر است در صورتي انتظارش واقعي است كه به وظايفش عمل نمايد و برخي از وظايف او از قرار زير است:
1 – معرفت و شناخت آن حضرت اولين وظيفة منتظر است. از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ ، در متون ديني آمده است: “هر كس بميرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلي مرده است”. [3]
2 – محزون بودن از فراق آن حضرت. كه بر اين مطلب روايتي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ وارد شده است.[4]
3 – دعا كردن براي امام عصر (عج) به خصوص خواندن دعاهاي وارده چون دعاي عهد و ندبه و …[5]
4 – سعي در اصلاح جامعه و انجام امر به معروف و نهي از منكر.[6]
با اين وصف اگر همگان به وظايف خويش عمل نمايند و توجه ويژه اي داشته باشند نمي توان گفت در اين فرض حتماً آن امام همام ظهور خواهد كرد زيرا اگر چه ظهور حضرت مهدي (عج) يك فرمان حتمي و قطعي خداوند است ولي بايد توجه داشت قيام جهاني او نيازمند آمادگي هاي زير است:
1 – آمادگي فكري و فرهنگي: يعني سطح افكار مردم جهان چنان بالا رود كه بدانند مسئله نژاد يا مناطق مختلف جغرافيايي و تفاوت رنگ و زبان ها و …. نمي تواند بشر را از هم جدا سازد و قرآن كريم هم شايستگي و صلاحيت را شرط آن انقلاب دانسته است.
2 – آمادگي اجتماعي: مردم جهان بايد از ظلم و ستم نظام هاي موجود خسته شوند و تلخي اين زندگي مادي و يك بُعدي را احساس كنند و از حل شدن مشكلات كنوني مأيوس گردند و به اين واقعيت برسند كه تنها حكومتي كه مي تواند حلال مشكلات باشد حكومت منجي عالم بشريت است.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمودند تا همة اصناف مردم به حكومت نرسند حضرت مهدي قيام نمي كند تا بعد از تشكيل حكومت جهاني نگويند اگر ما هم به حكومت مي رسيديم با عدالت رفتار مي كرديم.[7]
3 – آمادگي تكنولوژيكي و ارتباطي: وجود صنايع پيشرفته نه تنها مزاحم يك حكومت عادلانه جهاني نخواهد بود بلكه شايد بدون آن وصول به چنين هدفي محال باشد. و معجزه نيز براي اثبات حقانيت يك آئين آسماني است نه براي ادارة هميشگي نظام جامعه.[8]
4 – آمادگي هاي فردي: حكومت جهاني قبل از هر چيز نيازمند عناصر آماده و با ارزش انساني است تا بتواند بار سنگين چنان اصلاحات وسيعي را به دوش بكشد و اين در درجة اول به بالا بردن سطح انديشه و آگاهي و آمادگي روحي و فكري براي پياده كردن آن برنامه عظيم نياز دارد.[9]
5 – آمادگي نظامي: مسلمانان بايد هميشه آمادگي نظامي و نيروي سلحشوري داشته باشند تا به هنگام طلوع طلايع حق، به صف پيكار گران ركاب مهدي (عج) بپيوندند و از اين رو امام صادق ـ عليه السّلام ـ منتظران را فرا مي خواند تا همواره نيرومند و مسلح باشند و دوره انتظار مهدي (عج) را با دست پر، به سر آورند”.[10]
علاوه بر آنچه گفته شد راز و رمزهاي ديگري نيز براي قيام حضرت وجود دارد كه فقط خداي دانا از زمان پيدايش آنها با خبر است، مثلاً امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد: حضرت مهدي (عج) ظاهر نمي شود تا نطفة افراد با ايماني كه در صلب كافران و منافقان وديعه نهاده است خارج شوند.[11]
گفتني است گناه خشم خداوند را به دنبال دارد و به تعبير پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ گناهان نعمت ها را تغيير مي دهند.[12]
و به فرموده امام علي ـ عليه السّلام ـ اشكها خشك نمي شود مگر به خاطر قساوت قلب ها و قلب ها قسي نمي شود مگر به واسطة زيادي گناهان.[13] و به فرموده امام صادق ـ عليه السّلام ـ هنگامي كه كسي گناه مي كند در دلش نقطة سياهي به وجود مي آيد حال اگر توبه كند آن نقطه سياه پاك مي شود. اما اگر باز هم گناه كند آن نقطه سياه بزرگتر مي شود تا سراسر قلبش را فرا مي گيرد و از آن به بعد هرگز رستگار نمي گردد.[14] بنابراين با گناهي كه انسان مرتكب مي شود به تناسب همان گناه از دايرة انتظار فرج بيرون مي شود و اگر به راه انحرافيش ادامه دهد به تناسب بي راهه اي كه مي رود از صراط انتظار و انسانيت خارج مي گردد. علاوه بر اين از روايات فهميده مي شود كه وقت ظهور امام عصر (عج) از اموري است كه امكان پيش و پس افتادنش هست[15] و به يقين اگر با كردار و گفتارمان به سمت آمادگي هاي لازم حركت نكنيم و زمينه هاي قيام را از بين ببريم يا به وجود نياوريم اي بسا ظهور امام به تأخير بيفتد.
خلاصه سخن انتظار واقعي در رهن عمل كردن است و با شعار به وجود نمي آيد از اين رو انتظار واقعي زماني معني دارد كه شخص منتظر در صراطي كه تبيين شده است حركت نمايد هم خود سازي كند و هم امر به معروف و نهي از منكر و براي ظهور حضرت دعا كند و دعاهاي وارده چون دعاي عهد، ندبه و …. را بخواند ولي بايد توجه داشت علاوه بر وظايف شخصي جامعه نيز بايد آمادگي هاي لازم را براي ظهور حضرت پيدا نمايد آنهم آمادگي هايي از جنس آمادگي فكري فرهنگي، اجتماعي، تكنولوژيكي و ارتباطي و آمادگي هاي فردي و نظامي. از طرفي آلوده شدن گناهان مورد رضاي خدا نيست و در صورتي كه شخص آلوده راه برگشت را اختيار نكند نه تنها از چمنزار انتظار خارج مي شود بلكه اي بسا خشم خداوند و به تبع آن تباه شدن آخرت و به تأخير افتادن ظهور را به دنبال بياورد.
براي آگاهي بيشتر به كتاب مكيال المكارم، ج 1 و نيز دادگستر جهان مراجعه شود.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ :
“هر كس وقت ظهور را برايت تعيين كرد از تكذيب كردنش باك نداشته باش زيرا ما براي ظهور وقتي تعيين نمي كنيم”
بحار الانوار، ج 52، ص 104 ـ 117
منبع:پرسمان
[1] . التحقيق في كلمات القرآن، حسن مصطفوي، ج 12، ص 166، به نقل از فصلنامه انتظار، شماره 1، سال اول، پائيز 1380، ص 81.
[2] . مولوي اصفهاني، مكيال المكارم، ج 2، ص 219، ترجمه مهدي حائري، دفتر تحقيقات و انتشارات بدر.
[3] . بحار الانوار، ج 8، ص 368، ج 32، ص 321 و 333، القندوزي، حافظ سليمان بن ابراهيم، ينابيع الموده، ج 3، ص 327.
[4] . كمال الدين و تمام النعمه، شيخ صدوق، ص 371، دفتر انتشارات اسلامي، وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم.
[5] . مجلسي، بحار الانوار، 110 جلدي، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ج 102، ص 111.
[6] . محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، ج 4، ص 531.
[7] . مجلسي، بحار الانوار، ج 52، ص 244، مؤسسه الوفاء بيروت.
[8] . اقسام آمادگي هاي كه ذكر شده است از كتاب: حكومت جهاني حضرت مهدي (عج)، مكارم شيرازي، انتشارات نسل جوان، چاپ يازدهم، ص 82، اخذ شده است.
[9] . همان.
[10] . محمد رضا حكيمي، خورشيد مغرب، چاپ 23، نشر فرهنگ اسلامي، تهران، ص 274.
[11] . ابراهيم اميني، دادگستر جهان، انتشارات شفق، چاپ قدس، ص 243؛ اثبات الهداة، ج 7، ص 105.
[12] . ميرزا حسن محدث نوري، مستدرك الوسايل، قم مؤسسه آل البيت ـ عليهم السّلام ـ ، ج 12، ص 334.
[13] . مجلسي، بحار الانوار، ج 70، ص 55، مؤسسه الوفاء بيروت.
[14] . كليني، اصول كافي، ج 2، ص 271، شش جلدي.
[15] . مولوي اصفهاني، مكيال المكارم، ترجمه قزويني، ج اول، چاپ نگين، ص 410.