منظور از «ملکا کبیرا» در آیه 20سوره انسان چیست؟

پاسخ اجمالی

این آیه در ادامه آیات قبل است که به توصیف نعمت‌های بهشتی می‌پردازد، و از آن‌جا که نعمت‌هاى جهان دیگر قابل وصف نیست -هر قدر هم الفاظ گویا و رسا باشد- در این آیه به صورت سربسته مى‌فرماید: «وَ إِذا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیماً وَ مُلْکاً کَبِیراً»؛[1] و هنگامى که آن‌جا را مى‌‏نگرى، نعمت‌ها و ملک عظیمى را مى‌‏بینى.


مفسران قرآن در معنای «ملک کبیر» نظریاتی را ارائه کرده‌اند که در این‌جا به تعدادی از آنها اشاره می‌شود.


1 – 
برخی از مفسران می‌گویند ملک کبیر یعنی ملکی که فانی و زایل شدنی نیست؛ یعنی ملکی که هرگز از بین نمی‌رود. این نظر مستند به روایتی از امام صادق(ع) است. آن حضرت در این باره فرمود: «وَ مُلْکاً کَبِیراً، لا یزول و لا یفنى».[2] به عبارتی مراد از ملک کبیر، ملکی همیشگى و ابدی است در به دست آوردن آرزوها؛ به معناى ملک دائمى و ابدى و توأم با تحقق تمام آرزوها است.[3]


2 – 
بعضى گفته‌‏اند: ملک وسیع، یعنى که نعمت‌هاى بهشتى از جهت زیادى قابل وصف نیست.[4]


3 – 
عده‌ای معتقدند: مراد از ملک کبیر، اجازه خواستن فرشتگان از بهشتیان و درود فرستادن بر آنها است؛ یعنی فرشتگان به هنگام وارد شدن بر بهشتیان از آنها اجازه می‌گیرند، و با سلام به آنها تحیت و خوش‌آمد مى‌‏گویند.[5]


4 – 
گروهی بر آنند که مقصود از ملک کبیر آن است که بهشتیان چیزى را اراده نمی‌کنند، مگر آن‌که فوراً آن‌را به دست می‌آورند.[6]


5 – 
بعضى نیز گفته‌‏اند: دورترین آنها به فاصله هزار سال نگاه می‌‌کند در ملک خویش مى‌‏بیند نقطه دور و آخر آن‌را، چنانچه می‌بیند نقطه نزدیک آن‌را؛ یعنی پائین‌‏ترین فرد بهشتى از جهت رتبه و درجه، قلمرو ملکش به اندازه‌ای است که وقتى نگاه مى‌‏کند فاصله هزار سال راه را مى‌‏بیند.[7]

 

منبع:اسلام کوئست


[1]. انسان، 20.

[2]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏10، ص 623، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ دوم، 1413 ق.

[3]. ر. ک: مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏10، ص 623؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏25، ص 369، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش.

[4]. به نقل از: همان.

[5]. سیوطى، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ‏6، ص 301، کتابخانه آیة الله مرعشى نجفى، قم، 1404 ق؛ طوسى، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج ‏10، ص 215، دار احیاء التراث العربى، بیروت،

[6]. ابن جوزى، ابوالفرج عبدالرحمن بن على، زاد المسیر فی علم التفسیر، ج ‏4، ص 380، دار الکتاب العربی، بیروت، 1422 ق.

[7]. حقى بروسوى، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج ‏10، ص 274، دارالفکر، بیروت، بى‌تا.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *