برای روشن شدن این موضوع، لازم است به صورت مختصر، این نکته بررسی شود که اصولاً هدف از ارتباط با وحی و عالم غیب چیست و این ارتباط چه کار ویژهی مهمّی را بر عهده دارد؟ در پاسخ میتوان به دو هدف عمده اشاره کرد:
یکم
پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) از طریق وحی و ارتباط با ماورای طبیعت، بر حقایق و معارف دینی واقف میشود. و بدون آنکه در این دریافت دچار خطا و یا تردیدی شود، راه صحیح زندگی و اصول و قوانین الهی را در ابعاد مختلف زندگی انسانی به کار بسته و با ابلاغ و اجرای آنها موجبات هدایت و رستگاری جامعهی بشری را به وجود میآورد.
دوم
پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) از طریق وحی، دارای ولایت و مشروعیّت الهی و سیاسی در هدایت و رهبری جامعه باری خود و جانشینان خود است.
آیات زیر بر این مسئله دلالت دارند:
«یا النَّبِيُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ».[1]
«یا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ».[2]
«یا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ …».[3]
با انقطاع وحی نیز هیچ گونه خللی در اصل این مسئله وارد نی شود؛ زیرا ارتباط با غیب، اعم از ارتباط بیواسطه و یا باواسطه است.
در زمان حاضر نیز فقیه جامع شرایط –با توجّه به ادلّهی متعدّد نقلی و عقلی- به صورت عام منصوب از سوی امامان معصوم (علیهم السّلام) و پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) میباشد؛ هر چند خود مستقیماً با وحی ارتباط ندارد (همانطور که امامان معصوم (علیهم السّلام) نیز با وحی ارتباط نداشتند)؛ ولی جایگاه شرعی و شخصیت حقوقی او، منصوب و مرتبط با وحی الهی است.
منبع: دین و سیاست، ولایت فقیه، جمهوری اسلامی؛ دفتر نشر معارف – تدوین و تألیف: حمیدرضا شاکرین، غلیرضا محمدی
[1]– احزاب (33)، آیه 6.
[2]– مائده (5)، آیه 67.
[3]– نساء (4)، آیه 59.