خداوند متعال از آفرینش انسان هدفی میکرده است؛ از این رو در این دو جنس، گرایشهای متفاوتی قرار داد تا در کنار یکدیگر به زندگی بپردازند و تکامل یابند.
بدیهی است هر مسئولیتی، علاوه بر توانایی لازم، امکانات و ابزاری نیاز دارد و اگر کسی از اینها سوء استفاده کند، دلیل بر این نیست که خداوند ابزار ظلم را در اختیار وی قرار داده و یا او را توانمند ساخته است. همچنین تفاوت در توانمندیهای هر صنفی به جهت تقسیم مسئولیتها، دلیل بر سلطهی ناروای یکی بر دیگری نیست؛ زیرا خداوند متعال براساس حکمت و مصلحت و نیز ویژگیهای زن و مرد، مسئولیتهایی را بر عهدهی آنان گذاشته است؛ یعنی، اگر مرد قدرت بدنی بیشتری دارد، زن نیز از مهر، عطوفت، صبر و حوصلهی بیشتری برخوردار است و این بدان جهت است که وظیفهی مرد، کار کردن و تأمین معاش خانواده است که قدرت بدنی بیشتری میطلبد. وظیفهی زن نیز مادر بودن است که مهر، عاطفه و بردباری بیشتری میطلبد. اینکه مرد به اندازهی زن از احساسات و عاطفهی زیادی برخوردار نیست، دلیل بر ضعف وی نیست و یا اگر زن از توانایی جسمی کمتری برخوردار است، دلیل بر ضعف وی نمیباشد.
اقتضای توازن و تلازم حق و تکلیف، وجود این تفاوتها است؛ از این رو خدای متعال میفرماید:
«وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلى بَعْضٍ لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليماً»[1]؛
«آنچه را که خدای متعال به هریک از زن و مرد بیش از دیگری داده است، درخواست نکنید؛ بلکه آرزوی داشتن آن را نیز ننمایید چرا که خدا به همه چیز دانا بوده است و این تفاوت در آفرینش و اعطای استعدادها، از روی علم و به تناسب هدف آفرینش از هر یک و در راستای نظام احسن در کلّ خلقت بوده است».
بنابراین خداوند متعال، به مقتضای جنسیت هر یک از زن و مرد وظیفهای به آنان محوّل کرده است تا بتوانند در کنار یکدیگر، به تفاهم و تعامل بیشتری به زندگی خویش ادامه دهند؛ حال اگر کسی از توانمندیها و دارایی خویش سوء استفاده کرد و در حقّ دیگری ستم کند، مرتکب معصیت شده است و از لطف و محبّت خداوند به دور خواهد بود:
«… وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمينَ»[2]
و آنان را مجازات خواهد نمود:
«أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمينَ»[3].
«وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً»[4].
«إِنَّ الظَّالِمينَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ»[5].
البتّه برای مقابله با چنین افرادی راه کارهای قانونی نیز وجود دارد؛ یعنی، کسانی که مورد ستم قرار میگیرند، میتوانند با مراجعه به محاکم و دادگستریها، حقوق پایمال شدهی خویش را استیفا کرده و جلوی ظلم و تجاوز ستمگران را بگیرند. علاوه بر اینکه وظیفهی هماگانی است با امر به معروف و و نهی از منکر، کارهای فرهنگی و فعّالیّتهای سیاسی- اجتماعی، زمینهی تحوّلات و اصلاحات اجتماعی را فراهم سازند؛ نه آنکه توقّع داشته باشند همه چیز آماده و ساخته و پرداخته از سوی خداوند فراهم شود! خدای متعال انسانها را آفریده و امکانات و مسئولیتهایی به آنان داده است تا نظم برتر را به دست خود ایجاد کنند و بدانند که این سنّت الهی است که تا خود نخواهند و اقدام نکنند، سرنوشتشان دگرگون نخواهد شد:
«إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»[6].
منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی حقوق خانوادگی زن؛ دفتر نشر معارف – مؤلف: سید ابراهیم حسینی
[1]. نساء (4)، آیه 32.
[2]. آل عمران (3)، آیه 57.
[3]. هود (11)، آیه 18.
[4]. اسراء (17)، آیه 82.
[5]. ابراهیم (14)، آیه 22.
[6]. رعد (13)، آیه 11.