ابن شهر آشوب گوید:
امّ سلمه (خدای از او راضی باد) گفته است:
با مصیبت فقدان پیامبر روبرو شدیم و او در میان ما امام کرامت بود و چه نیکو امامی.
او مایه استواری و سرآمدی ما بود امروز دیگر ما مایهی استواری نداریم.
مینالیم و شکوه میکنیم، از آنچه با آن روبرو شدیم شهر محترم (مکّه) نیز در فقدان تو ناله میکند.
دور نرو[عجیب مشمار] هر جوانمردِ بخشنده را بزودی مرگ در مییابد، اگر چه او از مرگ بیزار باشد.
رثاء أُمّ سلمة
و روی أیضاً:
فجعنا بالنّبيّ و كان فينا إمام كرامة نعم الإمام
و كان قوامنا و الرأس منّا فنحن اليوم ليس لنا قوام
ننوح و نشتكي ما قد لقينا و يشكو فقدك البلد الحرام
فلا تبعد فكلّ فتى كريم سيدركه و إن كره الحمام[1]
[1] ـ نفس المصدر