سال
درباره سال ولادت امام هفتم (علیه السّلام) میان منابع کهن تاریخی موازنه برقرار نیست. برخی از آنها در این باره سخن نگفتهاند و بخش دیگر که بدان پرداختهاند، سالهای 127، 128 و 129 هجری را به نام سال ولادت آن حضرت ثبت کردهاند. این پژوهش تولد آن گرامی در سال 128 هجری را از چند جهت در خور استدلال میداند:
1. آن بخش از منابع شیعیان و سنیان که درباره سال تولد آن امام همام سخن گفتهاند، برخی فقط به ذکر سال 128 بسنده کرده[1] و برخی دیگر با تصریح و تأکید بر ولادت آن بزرگوار در سال 128 هجری، تولد آن نازنین در سالهای دیگر را نیز با تعبیر «گفته شده» ذکر کردهاند؛[2] البته هر دو گروه، جز سال 128 را برنتابیدهاند. در این میان ابن خلکان پس از آنکه مطالبی درباره آن امام بزرگ از خطیب بغدادی و مسعودی گزارش کرده و گویه تولد وی در سال 128 را به خطیب بغدادی نسبت داده، ولادت آن حضرت را در سال 129 هجری دانسته است.[3] هر چند ابن خلکان بر این گزینشِ خود مدرکی ارائه نکرده، لیکن پیش از او ابن أبی الثلج بغدادی این گویه را به نصر بن علی جهضمی (250 ق) مستند کرده است.[4] ابن کثیر نیز سال 128 یا 129 هجری را با تردید به نام سال میلاد آن نازنین نقل کرده و بر هیچ یک استدلال نکرده است.[5] به هر روی چون گزارش تولد آن گرامی در سال 128 هجری، از سوی منابع بیشتر و استوارتر پشتیبانی میگردد، گزارش تولد آن حضرت در سال 129 هجری ضعیف خواهد بود.
2. هر چند طبری امامی، تولد آن حضرت را در سال 127 دانسته، لیکن این سخن او با سخن دیگرش در همین خصوص در ستیز است؛ چرا که وی شهادت آن بزرگوار را در سال 184 هجری و مدت عمر آن حضرت را 54 سال برشمرده،[6] با اینکه فاصله میان 127 تا 184، 57 سال است نه 54 سال (57=127-184).
وانگهی شاید بتوان گفت تعبیر «سبعة و عشرین» که در گزارش طبری آمده در نسخه اصلی آن بضعة و عشرین بوده – چنانکه در برخی منابع چنین ثبت شده – [7] و نسخهبرداران بعدی به جهت نقطه نداشتن کلمهها، به اشتباه تعبیر «سبعة و عشرین» را ثبت کردهاند و یا واژه «بضعة » را به لحاظ آیه 42 سوره یوسف،[8] به سبعه تفسیر و جایگزین کردهاند؛ چرا که در این آیه درباره مدت زندانی بودن یوسف تعبیر به «بضع» شده و بیشتر مفسران، آن را هفت سال دانستهاند؛[9] در حالی که واژه «بضعة» تنها به معنای عدد «هفت» نیست، بلکه برای سه تا ده به کار میرود؛[10] هر چند برخی برآناند که این واژه برای بیش از پنج و کمتر از ده به کار میرود.[11]
پس تعبیر «بضعة» به عدد هفت، اختصاص ندارد و بر هشت نیز اطلاق میشود و شاید در نسخه اصلی گزارش طبری امامی «تعبیر بضعة و عشرین» ثبت شده باشد و مقصود وی نیز تولد امام کاظم (علیه السّلام) در سال 128 باشد. با توجه به این دو گزینه باید گفت گزارش یاد شدهی طبری امامی مانع از استدلال بر تولد امام کاظم (علیه السّلام) در سال 128 هجری از طریق منابع یاد شده نخواهد بود.
-
شیخ طوسی روایتی از امام صادق (علیه السّلام) نقل کرده که آن گرامی چنین پیشگویی کرد: وصی من در «بیست سالگی» به امامت میرسد[12] بسیاری از منابع یاد شده نیز همین مطلب را بازگو کردهاند.[13] با توجه به اتفاق مورخان بر شهادت امام صادق (علیه السّلام) در سال 148 هجری،[14] بیست ساله بودن امام هفتم (علیه السّلام) در آن تاریخ، با تولد ایشان در سال 128 هجری تطبیق دارد.
نتیجه
برآیند بحث آنکه، بر اساس سه دلیل پیش گفته، امام کاظم (علیه السّلام) در سال 128 هجری دیده به جهان گشود.
ماه
درباره ماه ولادت امام هفتم (علیه السّلام) ناهمگونی چندانی در میان منابع کهن به چشم نمیآید؛ بخشی از آنها در این خصوص سخنی ننگاشتهاند و تنها به ذکر سال تولد بسنده کردهاند که میتوان از سعد بن عبدالله اشعری، نوبختی، ابن أبی الثلج، کلینی، شیخ مفید و شیخ طوسی از عالمان شیعه، و طبری، خطیب بغدادی، عبدالرحمن بن جوزی، سبط بن جوزی، گنجی شافعی و ابن صباغ مالکی از نگارندگان اهل سنت نام برد؛[15] ولی آن دسته از منابع که در این باره سخن گفتهاند، بر تولد آن گرامی در ماه صفر تأکید کردهاند.[16] تنها طبری امامی ماه ذیالحجه را به نام ماه تولد آن بزرگوار گزارش کرده[17] و حاسب طبری هم ماه جمادی الآخر را ثبت کرده است.[18] با توجه به متفرد بودن گزارش این دو، و فزونی منابع گویهی نخست، باید گفت آن امام همام در ماه صفر تولد یافت.
گفتنی است روایتی از ابوبصیر و منهال قصاب در خصوص تولد آن گرامی در منطقه ابواء نقل، شده است مبنی بر اینکه این دو نفر در سال تولد آن حضرت در سفر حج حضور داشتند و در طول سفر وقتی به ابواء رسیدند خبر تولد امام کاظم (علیه السّلام) را شنیدند. ابوبصیر میگوید: به محضر امام صادق (علیه السّلام) تشرف یافتم و بر سفره نهار امام (علیه السّلام) نشسته بودم که بشارت تولد امام کاظم (علیه السّلام) به پدرش داده شد.[19] منهال نیز میگوید: در حالی از ابواء عبور کردم که موسی پسر امام صادق (علیه السّلام) تولد یافت و من پیش از امام صادق (علیه السّلام) به مدینه رفتم و آن حضرت پس از یک روز وارد مدینه شد و سه روز به مردم اطعام کرد.[20] اما در روایت این دو راوی هیچ گونه تصریح و اشارهای نیست که این تشرف و حضور و بشارت و اطعام در چه ماهی بوده است. هر چند در شرایط کنونی، رایج این است که غالب حاجیان پس از اعمال حج از مکه خارج میشوند لیکن آیا در آن زمان هم چنین بوده و یا ابوبصیر و منهال هم چنین کردهاند یا مدتی در مکه ماندند و در بازگشت – با فاصله طولانی که میان مکه و مدینه بود – در چه تاریخی به ابواء رسیدهاند؟ هیچ یک از اینها روشن نیست. شاید به همین جهات بود که ناقلان این روایت چون کلینی، برقی و صاحب بصائر الدرجات و پس از آنان بزرگانی چون اشعری، نوبختی، شیخ مفید و شیخ طوسی درباره تولد امام کاظم (علیه السّلام) در ماه ذیالحجه سکوت کردهاند و نظری ندادهاند. وانگهی گزارش ابوبصیر با دو سند در کافی نقل شده[21] و مجلسی هر دو سند را ضعیف دانسته است.[22] و در گزارش منهال هم، شخصی به نام علی بن حدید حضور دارد که شیخ طوسی روایت او را در صورتی که در نقلش منفرد باشد، غیر قابل اعتماد میداند[23] و او در این گزارش از منهال، منفرد است؛ چون نقل این مطلب از منهال، از طریق راوی دیگر در منابع به دست نیامده است. به هر روی با استناد به این دو نقل نمیتوان گفت امام کاظم (علیه السّلام) در ماه ذیالحجه تولد یافت؛ به هر روی با استناد به این دو نقل نمیتوان گفت امام کاظم (علیه السّلام) در ماه ذیالحجه تولد یافت؛ چنانکه کلینی هم که روایت ابوبصیر را در باب موالید الأئمه ثبت کرده، در باب تاریخ امام کاظم (علیه السّلام) درباره ماه و روز تولد آن گرامی اظهار نظر نکرده است.[24]
زادروز
گزارشگران ماه صفر، همگی هفتم ماه صفر را تعیین کردهاند؛[25] تنها مستوفی نهم صفر را در این خصوص نقل کرده است.[26] به نظر میرسد این گزینش مستوفی به جهت جابهجا شدن واژه «سابع صفر» با «تاسع صفر» در نسخههایی بوده که مستند وی قرار گرفته، چنانکه در موارد فراوان چنین نمونهای رخ داده است.[27] شاهد بر این سخن دو چیز است:
1. شهید اول که معاصر مستوفی است این روز را همانند مستوفی یکشنبه دانسته و آن را هفتم صفر ثبت کرده است.[28]
-
نگارندگان پیش از شهید اول و مستوفی که روز این تولد را یکشنبه دانستهاند، بر هفتم صفر تأکید کردهاند.[29]
پس میتوان گفت در نسخه یا نسخههایی که در این گزارش، مستند مستوفی بود چنین اشتباهی رخ داده و یا اینکه این اشتباه به هنگام پژوهش کتاب تاریخ گزیده رخ داده است و سبب آن ابهامی بوده که از طریق نسخههای متعددِ کتاب پدیده آمده است. گفتنی است پژوهشگر کتاب تاریخ گزیده در مقدمه آن، از این گونه ابهامها سخن گفته است.[30]
روز هفتم صفر سال 128 هجری بر اساس محاسبه نجومی چهل و پنج هزار و چهل دو روز 45042 پس از مبدأ هجرت و برابر با روز یکشنبه نوزدهم آبان سال 124 شمسی (19/8/124)، مطابق با دهم نوامبر 745 میلادی خواهد بود.[31]
در میان آنچه گفته شد معلوم شد آن امام همام در چه روزی از روزهای هفته متولد شده است؛ چرا که گزارشگرانی که تولد آن حضرت را در ماه صفر ذکر کردهاند روز میلاد را یکشنبه دانستهاند؛[32] تنها ابن خلکان آن روز را سهشنبه و پیش از طلوع فجر دانسته است.[33] طبرسی نیز در یک گزارش از دو نقل خود در تاج الموالید آن را سهشنبه ثبت کرده است؛[34] ولی معلوم شد که منابع قول نخست افزونترند. دیگر گویههای نپذیرفتنی درباره روز ولادت امام کاظم (علیه السّلام) چنیناند:
- ماه ذیالحجه، بدون ذکر روز آن،[35]
- چهاردهم جمادی الآخر.[36]
زادگاه
درباره مکان تولد امام کاظم (علیه السّلام) آن دست از منابعی که بدان پرداختهاند، آن را دهکدهای به نام «ابواء» در میان مکه و مدینه دانستهاند.[37] این دهکده در مسیر «جُحفه» به مدینه در فاصله 23 میلی (46 کیلومتری) مدینه جای داشته[38] و مردم این مسافت را در آن دوران، در یک روز میپیمودند.[39] در این دهکده یکی از زنان بزرگ تاریخ به نام آمنه بنت وهب بن عبد المناف – مادر پیامبر بزرگ اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) – مدفون است.[40] در تاریخ آمده است امام صادق (علیه السّلام) در سفر حج از آن مسیر میگذشت و در آن مکان اتراق میکرد؛ اما در سال 128 هجری در بازگشت از سفر حج وقتی کاروان آن گرامی در آنجا اتراق کرد، در این توقف حادثه بزرگی رخ داد که تولد امام کاظم (علیه السّلام) بود. ابوبصیر یکی از یاران امام صادق (علیه السّلام) گوید: وقتی حمیده مادر امام کاظم (علیه السّلام) در دهکده معروف «ابواء» درباره ولادت پسرش، به امام صادق (علیه السّلام) پیام داد، آن بزرگوار با شنیدن این خبر شادمان گشت و فرمود: این کودک من برترین آفریدهی خدا در دورانش است.[41]
منبع: کتاب باز پژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان علیهم السلام/ یدالله مقدسی/ نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
[1]. مفید، الإرشاد (مصنفات، ج، ص 215) و المقعنة، ص 476 و شخی طوسی، تهذیب الأحکام، ج 6، ص 81 و فتال، روضة الواعظین، ص 221 و طبرسی، إعلام الوری، ج 2، ص 6 و تاج الموالید (مجموعة نفیسة، ص 122) و ابن فندق بیهقی، لباب الأنساب، ج 1، ص 394 و ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، ج 4، ص 349 و گنجی شافعی، کفایة الطالب، ص 457 و ابن طقطقی، الأصیلی، ص 152 و ذهبی، العبر فی خبر من غبر، ج 1، ص 221 و تاریخ الإسلام، ج 12، ص 417 و شیعی سبزواری، راحة الأرواح، ص 209 و شهید اول، الدروس، ج 2، ص 13 و کفعمی، المصباح، ص 522 و ابن صباغ مالکی، الفصول المهمة، ج 2، ص 934.
[2]. اشعری، المقالات و الفرق، ص 93 و نوبختی، فرق الشیعة، ص 84 و کلینی، الکافی، ج 1، ص 477 و مسعودی، اثبات الوصیة، ص 161 و قمی، تاریخ قم، ص 198 و خطیب، تاریخ بغداد، ج 13، ص 27 و ابن خشاب، موالید الأئمة (مجموعة نفیسة، ص 188) و ابوالفرج ابن جوزی، صفة الصفوة، ج 2، ص 187 و المنتظم، ج 9، ص 78 (در این منبع نظر قیل 127 هجرت است) و محمد بن طلحة، مطالب السؤول، ص 289 و سبط بن جوزی، تذکرة الخواص، ص 348 و اربلی، کشف الغمة، ج 2، صص 212 و 217 (به نقل از: ابن طلحة و جنابذی).
[3]. ابن خلکان، وفیات الأعیان، ج 5، ص 310.
[4]. ابن أبی الثلج، تاریخ الأئمة (مجموعة نفیسة، ص 11).
[5]. اسماعیل بن کثیر، البدایة و النهایة، ج 10، ص 197.
[6]. طبری، دلائل الإمامة، ص 306. ابن جوزی در المنتظم (ج 9، ص 87) تولد امام کاظم (علیه السّلام) در سال 127 هجری را با تعبیر «و قیل…» نقل کرد.
[7]. قاضی نورالله، احقاق الحق، ج 12، ص 296 (به نقل از: ابن تیمیة (متوفای 728)، منهاج السنة، ص 124).
[8]. «فَلَبث فی السجن بضعَ سنین».
[9]. طبرسی، مجمع البیان، ج 5، ص 360 (و اکثر المفسرین علی انّ البضع فی الآیة سبع سنین).
[10]. مقائیس اللغة، ماده بَضَعَ.
[11]. راغب، المفردات، ماده بضع.
[12]. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص 34 (… انّ صاحب هذا الأمر یلی الوصیة و هو ابن عشرین سنة).
[13]. ابن أبی الثلج، تاریخ الأئمة (مجموعة نفیسة، ص 11) و مسعودی، اثبات الوصیة، ص 161 و طبرسی، إعلام الوری، ج 2، ص 6 و تاج الموالید، (مجموعة نفیسة، ص 122) و ابن خشاب، موالید الأئمة (مجموعة نفیسة، ص 188) و ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، ج 4، ص 349 و ابن صباغ مالکی، الفصول المهمة، ج 2، ص 934.
[14]. ر.ک به: بخش سال شهادت امام صادق (علیه السّلام)، ص 385.
[15]. ر.ک به: بخش سال تولد امام کاظم (علیه السّلام)، ص 399، پاورقی 1 و 2.
[16]. قمی، تاریخ قم، ص 198 (به روایتی) و فتال، روضة الواعظین، ص 221 و طبرسی، إعلام الوری، ج 2، ص 6 و تاج الموالید، (مجموعة نفیسة، ص 122) و ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، ج 4، ص 349 و مستوفی، تاریخ گزیده، ص 204 و شیعی سبزواری، راحة الأرواح، ص 209 و شهید اول، الدروس، ج 2، ص 13 و کفعمی، المصباح، ص 510.
[17]. طبری امامی، دلائل الإمامة، ص 303.
[18]. زیج مفرد، ص 63.
[19]. برقی، المحاسن، ج 2، ص 30 – 31، کتاب العلل، ح 32 و محممد بن حسن الصفار، بصائر الدرجات، ص 440، ح 4، و کلینی، الکافی، ج 1، ص 385، ح 1.
[20]. برقی، المحاسن، ج 2، ص 192.
[21]. الکافی، ج 1، ص 385 و 387.
[22]. مرآة العقول، ج 4، ص 259.
[23]. خویی، معجم رجال الحدیث، ج 11، ص 302 – 304.
[24]. الکافی، ج 1، صص 385 و 476.
[25]. قمی، تاریخ قم، ص 198 و فتال، روضة الواعظین، ص 221 و طبرسی، أعلام الوری، ج 2، ص 6 و تاج الموالید (مجموعة نفیسة، ص 122) و ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، ج 4، ص 349 و مستوفی، تاریخ گزیده، ص 204 و شیعی سبزواری، راحة الأرواح، ص 209 و شهید اول، الدروس، ج 2، ص 13 و کفعمی، المصباح، ص 510.
[26]. مستوفی، تاریخ گزیده، ص 204.
[27]. برای مثال درباره مدت عمر عثمان بن عفان در نسخهای از کتاب مسارّ الشیعة شیخ مفید (مجموعة نفیسة، ص 21) اثنان و ثلثون ثبت شده و در نسخه دیگر همین کتاب (مصنفات، ج 7، ص 40) اثنان و ثمانون گزارش گردیده و بر اساس منابع تاریخی نقل دوم درست است و واژه ثلثون به اشتباه به جای ثمانون در یک نسخه آن کتاب ثبت شده است.
[28]. الدروس، ج 2، ص 13.
[29]. ر.ک به: عنوان ماه تولد، ص 401، پاورقی 1.
[30]. تاریخ گزیده، ص کج.
[31]. زمانی قمشهای، هیئت و نجوم اسلامی، ج 2، ص 312.
[32]. ر. ک به: عنوان ماه تولد، ص 401، پاورقی 1.
[33]. وفیات الأعیان، ج 5، ص 310.
[34]. تاج الموالید (مجموعة نفیسة، ص 122).
[35]. طبری امامی، دلائل الإمامة، ص 303.
[36]. حاسب طبری، زیج مفرد، ص 63.
[37]. برقی، المحاسن، ج 2، ص 192 و صفار، بصائر الدرجات، ص 240 و کلینی، الکافی، ج 1، ص 476 و قمی، تاریخ قم، ص 198 و مفید، الإرشاد (مصنفات، ج، ص 215) و المقعنة، ص 476 شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج 6، ص 81 و طبرسی، إعلام الوری، ج 2، ص 6 و ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، ج 4، ص 349، اربلی، کشف الغمة، ج 2، صص 212 و 217 شهید اول، الدروس، ص 13 و…
[38]. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج 1، ص 79.
[39]. برقی، المحاسن، ج 2، ص 192.
[40]. وی پس از درگذشت همسرش عبدالله – پدر پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در مدینه، هر ساله برای زیارت قبر او به مدینه سفر میکرد. آمنه در شش سالگی پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به همراه «عبدالمطّلب» پدر شوهرش و «امّ ایمن» دایه پسرش، به زیارت قبر عبدالله رفت و در بازگشت به مکّه، در دهکده «ابواء» بدورد حیات گفت و در همان جا دفن گردید (یاقوت، معجم البلدان، ج 1، ص 79).
[41]. مسعودی، اثبات الوصیة، ص 161.