خوارزمی با سند خویش نقل می‌کند:

چون سر مطهّر امام حسین (ع) را در شام آویختند، خالد بن عفران که از تابعین برجسته بود خود را از دوستانش پنهان ساخت. یک ماه به دنبالش می‌گشتند و چون یافتند، پرسیدند: چرا گوشه‌گیر شده‌ای؟گفت: نمی‌بینید چه بر سرمان آمده است!؟ آن‌گاه اشعاری با این مضمون خواند:

ای پسر دختر پیامبر! سر خون آلود تو را آوردند. با کشتن تو گویا پیامبر را کشته‌اند! تو را لب تشنه شهید کردند و در کشتن تو تنزیل و تأویل آیات قرآن را مراعات نکردند. از این‌که تو را کشته‌اند تکبیر می‌گویند، در حالی که با کشتن تو تکبیر و تهلیل را کشته‌اند.

 

 

 

قال الخوارزمیّ:

و أخبرنی الشّیخ الإمام الزّاهد أبو الحسن علیّ بن أحمد العاصمیّ (ره)، أخبرنی شیخ القضاة أسماعیل بن أحمد البیقهیّ، أخبرنی والدی شیخ السّنّة أبوبکر أحمد بن الحسین البیقهیّ، أخبرنی أبو عبدالله الحافظ سمعت أبا الحسن علیّ بن محمّد الأدیب بذکر بأسناده له: إنّ رَأْسَ الْحُسَيْنِ (ع) لمّا صلب بِالشَّامِ أَخْفَى خالد بن عفران و هو من أفضل التّابعین شخصه من أصحابه فطلبوه شَهْراً وَجَدُوهُ فسَأَلُوهُ عَنْ عزلته، فَقَالَ: أَ ما تَرَوْنَ مَا نَزَلَ بِنَا؟ وَ أَنْشدهم:

جَاءُوا بِرَأْسِكَ يَا ابْنَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ             مُتَرَمِّلًا بِدِمَائِهِ تَرْمِيلًا

وَ كَأَنَّمَا بِكَ يَا ابْنَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ                           قَتَلُوا جِهَاراً عَامِدِينَ رَسُولًا

قَتَلُوكَ عَطْشَاناً وَ لَمْ يَتَرَقَّبُوا                             فِي قَتْلِكَ التّنزیل و التّأویلاً

وَ يُكَبِّرُونَ بِأَنْ قُتِلْتَ وَ إِنَّمَا                                          قَتَلُوا بِكَ التَّكْبِيرَ وَ التَّهْلِيلا[1]


[1]– مقتل الحسین 2: 125، اللهوف: 210 و فیه: ان بعضی التّابعین لمّا شاهد رأس الحسین اخفی نفسه و…، العوالم 17: 569.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *