طبری گوید:
عمر سعد در میان یارانش ندا داد: چه کسی حاضر است اسب بر بدن حسین (ع) بتازاند!؟ ده نفر آماده شدند. اسحاق بن حیوه هم از آنان بود (کسی که پیراهن امام حسین را درآورد و بعدها دچار برص شد). نیز احبش بن مرثد. آنان آمدند و با اسبهایشان سینه و پشت آن حضرت را لگدکوب کردند. احبش بن مرثد مدّتی پس از آن در میدان نبردی ایستاده بود که تیری بر قلبش فرود آمد و مرد.[1]
قال الطّبریّ:
ثُمَّ إن عُمَر بن سَعْد نادى فِي أَصْحَابه: من ينتدب للحسين ويوطئه فرسه؟
فانتدب عشرة: مِنْهُمْ إِسْحَاق بن حيوة الحضرميّ، وَهُوَ الَّذِي سلب قميص الْحُسَيْن- فبرص بعد- و احبش بن مرثد بن علقمة بن سلامة الحضرمي،، فأتوا الْحُسَيْن بخيولهم حَتَّى رضّوا ظهره و صدره، فبلغني أن أحبش بن مرثد بعد ذَلِكَ بزمان أتاه سهم غرب، وَ هُوَ واقف فِي قتال ففلق قلبه، فمات.[2]
[1]– تاریخ طبری، ج 3، ص 335. (نام او اخنس هم نقل شده است.)
[2]– تاریخ الطّبری 3: 335، الارشاد: 242 الی قوله «صدره» مقتل الخوارزمی 2: 38 مختصراً، الکامل فی التّاریخ 2: 573.