دینوری گوید:
سنان بر آن حضرت حمله کرد و نیزهای بر وی زد. حضرت افتاد. خولی فرود آمد تا سر او را جدا کند، دستانش لرزید. برادرش شبل بن یزید فرود آمد و سر او را جدا کرد و نزد برادرش حولی[1] آورد.
قال الدّینوریّ:
و حمل علیه سنان بن أوس النّخعیّ، فطعنه، فسقط و نزل إلیه حولیّ بن یزید الأصبحیّ لیجزّ رأسه فاُرعدت یداه، فنزل أخوه شِبل بن یزید، فاحتزّ رأسه، فدفعه إلی أخیه حولیّ.[2]
[1]– در همهی منابع دیگر «خولی» آمده است.
[2]– الاخبار الطّوال: 258.