طبری شیعی با سند خویش از عبدالله بن عبّاس روایت میکند:
حسین بن علی (ع) را در حالی که به سوی عراق بیرون میشد دیدم. به او گفتم: ای پسر پیامبر! بیرون مشو. فرمود: ای ابن عبّاس! آیا نمیدانی که مرگ من در آنجاست و شهادتگاه یارانم نیز آنجاست؟ گفتم: از کجا میگویی؟ فرمود: از رازی که در میان نهادهاند و علمی که به من آموختهاند.
قال الطّبریّ:
حَدَّثَنَا مُحْرُوزُ بْنُ مَنْصُورٍ، عَنْ أَبِي مِخْنَفٍ لُوطِ بْنِ يَحْيَى الْأَزْدِيِّ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبَّاسُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ:
لَقِيتُ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ وَ هُوَ يَخْرُجُ إِلَى الْعِرَاقِ، فَقُلْتُ لَهُ: يَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ، لَا تَخْرُجْ.
قَالَ: فَقَالَ لِي: يَا بْنَ عَبَّاسٍ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ مَنِيَّتِي مِنْ هُنَاكَ، وَ أَنَّ مَصَارِعَ أَصْحَابِي هُنَاكَ فَقُلْتُ لَهُ: فَأَنَّى. لَكَ ذَلِكَ؟ قَالَ: بِسِرٍّ سُرَّ لِي وَ عِلْمٍ أُعْطِيتُهُ.[1]
[1]– دلائل الامامة: 181 ح 96، اثبات الهداة 5: 205 ح 66.