اگر كسى كار پيغمبر ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ را بكند و براى تبليغ برود و نسخه ى او طبق دستورات پيغمبر ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ مرتّب باشد، به هر جا برود نورانى مى كند و دل هاى مرده و غير مزروعه را مَنْبَتِ حَسَن( سبزه زار زيبا.)، و شورزارهاى سينه ها را لاله زار و سرسبز مى گرداند. مبلّغ هر پيامبر از حواريين آن پيغمبر و در حقيقت پيغامبر پيغمبر است، چه با واسطه، يا بى واسطه، به شرط آن كه مطابق دستورات آن پيغمبر تبليغ نمايد، نه اين كه خواسته ها و خواهش هاى مردم را برآورده كند. بلكه شفاى امراض روحى مردم را به حسب حال خودشان بدهد، نه اين كه شافى مرض هاى خود وعامل به مُشْتَهيات خود و ديگران باشد. مثلاً صداى خوب از او بخواهند و او با صداى خوب بخواند. چه قدر فرق است بين اين كه مطلبى را با صداى خوب و يا به شعر در آورد و آن را با صداى خوب ادا كند، و بين اين كه تنها صداى خوب داشته باشد بدون درمان و فايده و بى محتوى.
يكى از اهل علم در جايى مشغول تبليغ بود، يك وقت هنگام رفتن به مسجد در سر راه خود ديد مقدار زيادى خرماى خراب را در معرض فروش قرار داده اند و مى فروشند، وارد مسجد شد و بالاى منبر رفت و گفت: چرا اين طور مى كنيد، نعمت خدا را مى گذاريد خراب مى شود و سپس مى فروشيد. آيا معامله و پول شما كه در مقابل خرماى خراب مى گيريد، حلال است يا خير؟ چرا به مردم ايذا و اضرار وارد مى كنيد.
هم چنين شخصى از اهل علم در خانه ى كسى بود كه صاحبخانه ريش تراش بود، و ايشان در مسجد از ريش تراش ها مذمّت و بد گويى مى كرد.
منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد