خدا ما را متنبّه و بيدار كند كه بفهميم متنبّه و عالم نيستيم و نمى  توانيم به تنهايى خود را اداره كنيم و به مأمَنى نياز داريم تا پناهگاه را به ما نشان دهد. و خدا نكند كه خود را عالم و داراى بصيرت و بى  نياز بدانيم به حدّى كه « لا نَحْتاجُ إلى أَحَدٍ. »؛ (به هيچ كس نياز نداشته باشيم.)، آن وقت است كه به هلاكت و شقاوت ابدى و ذلّت و خوارى گرفتار خواهيم شد. در روايت آمده است: « إِنَّ أَلْمُوءْمِنَ لَيَشْفَعُ فى مِثْلِ رَبيعَةَ وَ مُضَرٍّ. »( بحار الانوار، ج 8، ص 38؛ تفسير قمى، ج 2، ص 202.)

موءمن براى افراد بسيار همانند افراد دو قبيله ى ربيعه و مُضرّ شفاعت مى كند. مؤمن عالم نيز به طريق اولى چنين است. با توجّه به اين نكته كه شفاعت آخرت، نتيجه و ظهور دستگيرى و شفاعت دنياست، و مؤمن و عالم از كسانى كه در اين دنيا به آنان رجوع نموده و از آنان استفاده كرده  اند شفاعت مى  كنند، معلوم مى  شود كه اگر خواهان آن باشيم كه از شفاعت آنان برخوردار باشيم، نبايد در دنيا خود را از آنان بى نياز بدانيم. با اين توضيح ربط روايت با مطلب پيش نيز روشن مى  گردد.

منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *