شخصى گفت: در تاريكى ـ به گمانم ـ بر روى يكى از جنّيان پا گذاشتم و آن جنّى در اثر آن تلف شد از اين رو آن ها مرا اذيّت مى كردند، تا اين كه در راه نجف و كوفه با آن ها برخورد كردم و گفتم: شكايت شما را به حضرت مسلم ـ عليه السّلام ـ مى كنم. بسيار اصرار كردند كه نكن، ولى من شكايت كردم و شنيدم كه حضرت مسلم ـ عليه السّلام ـ آن ها را تعزير مى كند! و مى فرمايد: كه بايد به گونه اى ظاهر شويد كه او بر سر راهش نفهمد و شما را نبيند و…
منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد