ماركسيست‌ها (گروهك‌های وابسته به شرق كه تفكر الحادی يا التقاطی داشتند) طوری سمپات های خود را تربيت می‌كردند كه حتی حاضر نبودند در كارخانه‌ای كه اتومبيل شخصی می‌سازد كار كنند، بلكه در كارخانه های لوكوموتيوسازی کار می کردند؛ چون لوکوموتيو را متعلق به طبقه ی كارگر و اتومبيل را متعلق به طبقه سرمايه‌دار می دانستند؛ به عبارتی رابطه ی اعتقاد و عمل اجتماعی‌ را درک می کردند.

 

يک مسلمان متدين بازاری که اهل نماز شب و خمس است وقتی می ‌خواهد كارخانه بسازد بايد به اين نکته فكر كند كه آيا ساختن اين كارخانه به نفع اقتصاد اسلام هست يا خير؛ او بايد قادر باشد با تکيه بر اعتقاداتی كه از منبرها فرا گرفته است، عمل اجتماعی خود را تفسير و تحليل کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *