جريان مرحوم آقاسيّد يونس اردبيلى و عمل به وظيفه در شدّت ابتلا

گزیده‌هایی از بیانات حضرت آبت الله العظمی بهجت (ره)

آيا ممكن است در اين ابتلائات بزرگ هر چند مانند ذبيحه حركتى كوچك داشته باشيم. در قضيه  ى مسجد گوهرشاد عدّه  اى را دستگير نمودند، هشت نفر از علما هم در ميان آنها بودند و معلوم نبود كه آن  ها را به كجا مى  برند، و اعدامشان مى  كنند و يا…تا اين كه آقا سيّد ابوالحسن اصفهانى ـ رحمه اللّه ـ براى نجات آنها از نجف به رضاشاه تلگراف كرد، ولى از آن  جا كه در تلگراف كلمه  ى « حتما » ذكر شده بود، تلگراف از كرمانشاه برگشت، و ايشان دوباره تلگراف زدند و از اعدام آنها صرف نظر و آزاد شدند.

يكى از علماى دستگير شده مى گفت: در بازداشتگاه همه ى ما با حال ناراحتى و تضرّع مشغول توسّلات و زارى و دعا و گريه بوديم، اما مى ديديم كه آقا سيّد يونس اردبيلى ـ رحمه اللّه ـ مشغول مطالعه ى كتاب « جواهر » است! به گونه اى كه گويى اصلاً در گرفتارى نيست. گويا ايشان تكليفشان را همان مى ديده اند.

منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد