منصور با آن همه دستور كشتن ها كه مى داد، در مرضى كه منجر به مرگش شد گفت: « رُدُّونى إِلى حَرَمِ رَبّى! » يعنى، مرا به حرم پروردگارم برگردانيد. ر.ك: تاريخ الطبرى، ج 6، ص 350؛ تاريخ ابن خلدون، ج 3، ص 205: « بادِرْ بى إِلى حَرَمِ رَبّى. » مى خواهم در حرم بميرم نه خارج از حرم. « معاويه » هم دم مرگ گفت: « خَلّوا بَيْنى وَ بَيْنَ أَرْحَمِ الّراحِمينَ! » مرا به خداوند ارحم الراحمين بسپاريد و كنار برويد.
ما منكر نيستيم كه انسان بايد در اوقات پايان زندگى و دم مرگ به رحمت پروردگار اميد داشته باشد؛ ولى غرض ما بيان قابليّت انسان، در غايت قوس صعود و غايت قوس نزول است، نظير سلمان و معاويه.
منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد