فرق ما و عامّه در اقرار و ادّعا، جهل آنان، و ادّعاى علم از سوى ائمّه ى ما ـ عليهم السّلام ـ است. على ـ عليه السّلام ـ بعد از رحلت پيامبر ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ قرآن را جمع آورى كرد و آن را با تنزيل و تأويل به آنان عرضه كرد، گفتند: بگذار و برو ر.ك: بحار الانوار، ج 22، ص 328؛ الصراط المستقيم، ج 3، ص 3.
آن ها اسلام را از رسول اللّه گرفتند، ولى براى بقا و دوامش او را نخواستند، چون ديدند پيغمبر ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ مى خواهد پسر عمويش على ـ عليه السّلام ـ را خليفه و جانشين خود كند و در نظر آنان او حتّى نمى توانست فرزندان و اهل بيتش را اداره كند و تمام زحمات پيغمبر را از بين خواهد برد، لذا از اين امر جلوگيرى كردند. چه قدر امّت با فضل تر از پيغمبر! باز مى گويند،پيغمبر افضل است!
منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد