توضیح مختصری درباره کتاب:
ورود يکباره و بيمقدمه طلاب جوان به فقه و اصول در نظام آموزشي فعلي، ابهامات و اشکالاتي را در انتقال تراث عظيم فقه شيعه به بار ميآورد. امروزه رسم بر اين است که پس از اتمام ادبيات عرب(با آن زوايد و نواقص)، کتاب شرح لمعه را در دست ميگيريم و بدون اينکه با سير تاريخي تدوين کتب فقهي و روند شکلگيري مکاتب و نوآوريهاي اجتهادي آشنا شدهباشيم، به يک مقطع زماني خاص از اين سير تاريخي وارد ميشويم. حتي برخي اصطلاحات و شخصيتها و منابع فقهي و اصولي، مکرر در پيش چشم طلبه جوان جولان ميدهند و از سوي اساتيد و مديران آموزشي، همچون آموختههاي مسلّم انگاشته ميشوند؛ حال آنکه ورود به يک علم چند صد هزار ساله با فراز و نشيبها و تحولات محتوايي فراوان و نقاط عطف تاريخي و متدولوژي منحصر به فرد و اصطلاحات و منابع ويژه و …، يک آشنايي مقدماتي و مکفي ميطلبد.
در همين راستا، حجتالاسلام و المسلمين رضا اسلامي، کتابي با عنوان «درآمدی بر فقه اسلامی» به رشته تحرير درآورده که شامل معرفي ادوار، منابع، مفاهيم، کتابها و رجال فقه مذاهب اسلامي است. مؤلّف در تبين فايدة مدخلنويسي و تفاوت آن با علم اصول، به نکات چندي اشاره ميکند:
«علم اصول، علم به قواعد کلّي استنباط و منطقي براي اجتهاد است که به تعبير شهيد صدر، بدون آن ما در برابر انبوهي از نصوص شرعي قرار خواهيم گرفت؛ در حالي که نميدانيم براي کشف احکام شرعي چگونه از آن نصوص بهره ببريم … اما نگاه دانشمند اصولي به علم فقه، بسيار محدودتر و جزئيتر از نگاهي است که ما ميخواهيم براي جويندگان و خوانندگان اين رشتة علمي در آغاز راه فراهم کنيم. کتابهاي اصول فقه در وضعيت موجود تا حدي معرّف منابع استنباط فقهي و راه بهرهگيري از آنهاست و بدين لحاظ، تا حد فراواني مباني اختلافات اجتهادي را معرفي ميکند؛ ولي اين کتابها غالباً تطور آراء فقهي را در سيري منظم منعکس نميکند؛ همچنانکه به ابواب و تقسيمات فقه و معرفي فقها و آثار آنان تعرضي ندارد. پس بايد فکر ديگري کرد …»