همانطور که اشاره کردید شیطان در نگرش اسلامی با نگرش فرقه های شیطان گرایی تفاوتهایی دارد که این امر ناشی از آن است که نگرش غالب فرقه هاي شيطان گرايي موجود در غرب، ريشه در آموزه هاي تحريف شدة يهودي-‌مسيحي نسبت به شيطان دارد؛ که اين نگرش با نگاه اسلامي نسبت به شيطان تفاوت هاي فراواني دارد.

 

در نگرش اسلامي شيطان يك جن است[1] كه در اثر عبادت به جمع فرشتگان راه يافت و به خاطر عصيان در برابر دستور الاهي از مقام خويش تنزّل پيدا نمود و با فريب آدم(عليه‌السلام) و همسرش نسبت به ميوة درخت ممنوعه، باعث هبوط آن دو از بهشت الاهي شد؛[2] ولي در نگاه يهودي-مسيحي شيطان يك فرشته است که در داستان آدم(عليه‌السلام) و حوّا به نوعي نقش يك منجي را براي نوع بشر بازي مي كند و با راهنمايي آن دو به سمت ميوه درخت معرفت! آن ها را از باطن امور آگاه و از يوغ بندگي استثمارگونه خداوند رها مي نمايد. به روايت تورات شيطان در قالب يک مار وارد بهشت شد تا آدم و همسرش را فريب دهد.


در اوّلين کتاب از اسفار پنج‌گانة تورات که به سفر پيدايش شهرت دارد، اين‌گونه مي خوانيم که: «و مار از همة حيوانات صحرا که يهوه خدا ساخته بود، هشيارتر بود و به زن گفت: «آيا خدا حقيقتاً گفته است که از همة درختان باغ نخوريد؟». زن به مار گفت: «از ميوه درختان باغ مي خوريم، لکن از ميوة درختي که در وسط باغ است خدا گفت که از آن مخوريد و آن را لمس مکنيد مبادا بميريد». مار به زن گفت: «هر آينه نخواهيد مرد، بلکه خدا مي داند در روزي که از آن بخوريد، چشمان شما بازمي شود و مانند خدا عارف به نيک و بد خواهيد بود.»[3]


نکتة قابل تأمّل در ادامه اين روايت‌گري تورات نهفته است. آن‌جا که خداوند پس از آن‌که از سرپيچي آدم و همسرش مطلع مي شود، به نوعي کلام شيطان را تأييد نموده و رو به ملائکه خود مي گويد:

«همانا انسان مثل يکي از ما شده است که عارف به نيک و بد گرديده. اينک مبادا دست خود را دراز کند و از درخت حيات نيز گرفته و بخورد و تا به ابد زنده ماند.»[4]


تفاوت ديگر آن كه در نگاه يهودي-مسيحي شيطان موجودي است بسيار قدرتمند كه در برخي موارد قدرت او با قدرت خداوند رقابت مي كند، و به نحوي باعث تسلّط شيطان بر انسان مي گردد؛ ولي در آموزه هاي اسلامي شيطان كيدي ضعيف داشته[5] و تنها قدرت وسوسه‌گري نسبت به انسان دارد.

منبع:پرسمان


پی نوشت:

[1]. كهف، آيه 50.

[2]. بقره، آيات 34-38.

[3]. عهد عتيق، سفر پيدايش، فصل 3.

[4]. همان.

[5]. نساء، آيه 76.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *