سیّد بن طاووس با سند خویش از امام صادق (ع) روایت می‌کند:

چون حسین بن علی (ع) با شمشیر کشته شد و خواستند سر از پیکرش جدا کنند، از عرش الهی ندایی رسید: «ای امّت سرگردان و ستمکار پس از پیامبرش! خداوند برای نماز عید قربان و فطر موفّقتان ندارد!» سپس امام صادق (ع) فرمود: به خدا آنان موفّق نشدند و نخواهند شد تا آن‌که خونخواه حسین (ع) قیام کند.

علّامه مجلسی گوید:

موفّق نشدنشان برای فطر و قربان یا برای آن است که بیشتر اوقات در این دو ماه، هلال اشتباه می‌شود (آن‌گونه که اغلب فهمیده‌اند) یا بدان جهت که چون امامان حق ظاهر و حاکم نیستند، آنان موفّق به ادای نماز عید فطر و قربان نمی‌شوند، یا ادای کامل، یا مطلق، بنابر این‌که امام را شرط برپایی آن بدانیم یا آن‌که حکم، مخصوص اهل سنّت است که این احتمال پیش من قوی‌تر است و الله العالم.

 

 

 [361]- 2- قال الصّدوق:

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ، قَالَ: حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ مَتِّيلٍ الدَّقَّاقُ، قَالَ: حَدَّثَنَا يَعْقُوبُ بْنُ يَزِيدَ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ، عَنِ الدَّيْلَمِيِّ وَ هُوَ سُلَيْمَانُ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ لَطِيفٍ التَّفْلِيسِيِّ، قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ (ع): لَمَّا ضُرِبَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ (ع) بِالسَّيْفِ ثُمَّ ابْتُدِرَ لِيُقْطَعَ رَأْسُهُ، نَادَى مُنَادٍ مِنْ قِبَلِ رَبِّ الْعِزَّةِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مِنْ بُطْنَانِ الْعَرْشِ، فَقَالَ: «أَلَا أَيَّتُهَا الْأُمَّةُ الْمُتَحَيِّرَةُ الظَّالِمَةُ بَعْدَ نَبِيِّهَا لَا وَفَّقَكُمُ اللَّهُ لِأَضْحًى وَ لَا فِطْرٍ» قَالَ: ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع): لَا جَرَمَ وَ اللَّهِ مَا وُفِّقُوا وَ لَا يُوَفَّقُونَ أَبَداً حَتَّى يَقُومَ ثَائِرُ الْحُسَيْنِ (ع).[1]

قال المجلسیّ:

بيان: عدم توفيقهم للفطر و الأضحى إمّا لاشتباه الهلال في كثير من الأزمان في هذين الشّهرين كما فهمه الأكثر أو لأنّهم لعدم ظهور أئمّة الحقّ و عدم استيلائهم‏ لا يوفّقون للصّلاتين إمّا كاملة أو مطلقاً بناءً على اشتراط الإمام، أو يخصّ الحكم بالعامّة كما هو الظّاهر، و الأخير عندي أظهر و الله يعلم.[2]


[1] – الامالی: 142 ح 5، الکافی 4: 170 ح 3 و روی نحوه فی 169 ح 1، علل الشّرائع: 389 ح 1 و 2، البحار 45: 217 ح 42.

[2]– البحار 45: 217 ذیل ح 42.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *