یک کسی است که ما یکی دو بار هم پیش او رفتیم، با او صحبت کردیم، جوابی هم نداشته است، او را دعوت به مناظره هم کردیم، دو، سه ساعت هم، با هم بحث کردیم، بخشهایی از آن هم منتشر شد، در جلسه قبول میکند، بعد از جلسه، دوباره تا فاصله میگیریم، همان حرفها را تکرار میکند. باز در جلسهی حضوری حرفی ندارد، مثلاً یک روایت از یکجایی آورده است «لَیسَ علی حُرَّةِ الْمُسْلِمَةِ أَنْ تُصَلِّيَ وَ هِيَ مَكْشُوفَةُ الرَّأْسِ» اشکال ندارد زن مسلمان نماز بخواند سر او باز باشد. خوب برادر من قبل و بعد از این روایت هم یک روایاتی وجود دارد که منع کرده است. به چه دلیل آنها را رد کردی، این را پذیرفتی؟! این همان خطری است که بنده عرض کردم با این مسئله بین ما و متخصّصین فاصله بیندازند و مردم عادی که نمیتوانند حقّ و باطل را در این موضوعات تشخیص بدهند… چون تخصّصی است، اینطور نیست که مثل یهودیها بگویند: هر کسی حق ندارد برود یاد بگیرد نه؛ هر کسی اگر استعداد آن را دارد حق دارد یاد بگیرد ولی تا وقتی که یاد بگیرد فعلاً تشخیص نمیتواند بدهد. خوب این روایت قبل دارد، بعد دارد، مخالف دارد، به چه دلیل این را پذیرفتی، آن یکیها را نپذیرفتی؟ سیرهی متشرّعه را چه کار میکنی؟ اجتماع شیعه و سنی را چه کار میکنی؟