الف) تعیینی بودن مقام خلافت

شيعه بر تعييني بودن مقام خلافت از سوي خداوند اعتقاد دارد و بر اين باور است كه همان گونه كه پيامبر را خدا معرفي مي‏فرمايد، وصي او نيز مي‏بايد از جانب خداوند متعال تعيين گردد. تاريخ زندگاني رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بر اين اصل گواهي مي‏دهد؛ زيرا ايشان در موارد متعددي حضرت علي علیه‌السلام را به عنوان جانشين خود تعيين نموده‏اند، كه اينك به يكي از موارد آن اشاره مي‏كنيم:

در آغاز بعثت، آن گاه كه پيامبر از جانب خدا مأموريت يافت تا خويشانش را طبق فرمانِ «وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الاْ َقْرَبيِنَ»[1]; به آيين توحيد دعوت كند، بستگان خويش را به خانه خود دعوت نمود و خطاب به ايشان فرمود: «هر كس مرا در اين راه ياري كند، وصي و وزير و جانشن من خواهد بود؛ كدام يك از شما مرا در اين امر ياري مي‏نمايد تا برادر و وزير و وصي و جانشين من در ميان شما باشد؟ تنها كسي كه به اين نداي ملكوتي پاسخ مثبت داد، فرزند 13 ساله ابوطالب، علي علیه‌السلام، بود. در اين هنگام، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله روي به خويشاوندان خود كرد و فرمود: «اًّینَّ هَذا أَخِي وَ وَصِيّي وَ خَليفَتِي فِيكُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِيعُوه»[2]; اين علي، برادر، وصي و جانشين من در ميان شماست؛ پس به سخنان وي گوش فرا دهيد و از او پيروي نماييد.

ب) علت برگزیدن علی  علیه‌السلام در نوجوانی

اما درباره اين كه چرا آن حضرت، علي علیه‌السلام را با وجود سن كم به وصايت خويش برگزيد بايد گفت كه:

اولاً: اعطاي موهبتي الهي همچون نبوت و يا وصايت پيامبري به يك كودك يا نوجوان، امر غريب و نامعقولي نيست؛ همچنان كه قرآن كريم درباره حضرت يحيي علیه‌السلام مي‏فرمايد: (وَ آتيناه الحكم صبياً)[3]; و ما فرمان نبوت را در كودكي به او داديم.

ثانياً: تحقق عملي جانشيني پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به طور طبيعي پس از وفات پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله صورت مي‏گرفت كه حضرت ديگر در آن هنگام نوجوان نبوده‏اند.

ج) علت اعلان زودهنگام وصایت

اعلان وصايت آن حضرت كه به امر و فرمان الهي از همان آغاز، رسالت صورت پذيرفت، بدان جهت بوده است كه جامعه اسلامي و همه مسلمانان بدانند كه خداوند چه كسي را به وصايت و خلافت بعد از رسول منصوب گردانيده است تا مبادا وفات پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله مايه اختلاف امت گردد. هر چند متأسفانه در عمل با وجود همه اين محكم‏كاري‏ها به گونه‏اي ديگر عمل شد.

افزون بر اين، جهات ديگري نيز ممكن است وجود داشته باشد؛ مانند:

  1. اعلام هم‏طرازي و آميختگي نبوت با امامت و اين كه ولايت از اركان دين و مكمل اسلام است؛ 2. اعلام اين مطلب كه امامت و ولايت و وصايت با انتصاب الهي و بر اساس ارزش‏ها و ملاك‏هاي ويژه الهي صورت مي‏پذيرد كه در رأس آنها دوري از شائبه هر گونه شرك و بت‏پرستي است، نه بر اساس انتخاب يا راه‏هاي ديگر.

[1] سوره شعرا، آيه 214

[2] تاريخ الطبري، ج 2، ص 63 – 62؛ الكامل في التاريخ، ابن اثير، ج 1، ص 488 – 487، ذكر امر الله تعالي نبيه صلی‌الله‌علیه‌وآله باظهار دعوته؛ مسند احمد، ج 1، ص 111، (دارصادر، بيروت)؛ شرح نهج‏البلاغه، ابن ابي الحديد، ج 13، ص 211 – 210

[3] سوره مريم، آيه 12

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *