سؤال: در جريان سوءال حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ از كيفيت احياى موتى از خداوند متعال( ر.ك: سوره ى بقره، آيه ى 260.)، چگونه ايشان اطمينان نداشت، با آن كه پيغمبر اولوالعزم بود؟

جواب: مقصود قلب او « بِما أَنَّهُ مِنْ أَفْضَلِ الاْءَنْبِيآءِ »؛ (از آن جهت كه از افضل پيامبران ـ عليهم  السّلام ـ بود) نيست.

سؤال: چگونه ايمان با عدم اطمينان جمع مى شود؟

جواب: « لا بِما أَنَّهُ مِنْ أُولِى الْعَزْمِ، بَلْ بِما أَنَّهُ مِنَ الْمُوءْمِنينَ »؛ (نه از آن جهت كه پيامبر اولوالعزم بود، بلكه از آن جهت كه موءمن بود.) و نيز براى اطمينان قلب مؤمنين ديگر و ترقّى درجات ايمان آنها بود.

سؤال: مگر موءمنين نيز در آن حضور داشته اند؟

جواب: لازم نيست همه در نزد او باشند. ايمان و اطمينان موءمنان درجاتى دارد، و امكان دارد كه از درجات عاليه ى ايمان به مرحله  ى عيان برسد، و اطمينان و يقينشان بالا رود. حضرت موسى ـ عليه  السّلام ـ اگر به كوه طور هم نمى رفت، باز از همه افضل بود، ولى درجه ى بالاتر را طلب مى نمود.

منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *