در پاسخ به این سوال ابتدا یکه مقدمه عرض می شود و سپس به توضیح آن می پردازیم: تمام سران و مقامات عربستان وهابی هستند و شیعیان هیچ مَنصب و پُست و مقامی ندارند و به عبارت بهتر شیعیان متاسفانه در کشور عربستان شهروند درجه دو به حساب می آیند و حتی از کوچکترین حق شهروندی محروم هستند چه برسد به اینکه صاحب پست و مقامی شوند. حتی شهرها و استانهای شیعه نشین عربستان هم در تحت کنترل وهابی هاست و شیعیان حتی اجازه معاون مدرسه شدن هم ندارند.
توضیح بیشتر:
از جمعيت 22 ميليون نفري عربستان، بيش از دو ميليون نفر شيعه (دوازده امامي، زيدي، اسماعيلي) هستند كه اين تعداد بيشتر از جمعيت شيعي كشورهاي كويت، قطر، يمن، عمان و امارات متحده عربي است. همچنین شيعيان عربستان از قدیم الایام، در ناحيه استراتژيك و ميادين نفتي «قوار» و «قطيف» سکونت دارند لذا این مسئله جايگاه ممتازي به آنان داده است. شايان ذكر است كه ميدان نفتي قوار، بيش از 60 ميليارد بشكه كه دو برابر كل ذخاير نفتي آمريكا است، ذخيره قطعي نفتي دارد. هزينه استخراج نفت از اين منطقه در حدود هر بشكه، سه دلار ارزيابي ميشود. از ديگر دلايل اهميت شيعيان به عنوان اقليت اصلي عربستان سعودي، ميتوان به اهميت جغرافيايي منطقه شيعهنشين در امنيت منطقهاي و بينالمللي و ثبات اقتصادي و سياسي خليج فارس، عربستان و جهان اشاره كرد. در عين حال، و با وجود تمام این امتیازات شیعیان در فقر و سختی بسیاری زندگی می کنند چرا که حاکمان وهابی سعودی آنان را از در اختیار داشتن هر چیزی بازداشته اند.
«آنگلو گودويلا» استاد روابط بينالملل دانشگاه «بوستون» آمریکا ميگويد كه: بخش بزرگي از اجحافهاي اعمال شده بر شيعيان، ريشه در جهانبيني وهابيها دارد كه به طور معمول به اختلافات درون ديني حساسيت بيشتري دارند. گودويلا ميگويد: «وهابيون در افكار خود قصد احياي اصول و هنجارهاي امت اسلامي (با برداشت خود) را دارند، تمامي مسلمانان غيروهابي را كافر ميشمارند، مناسبات و نهادهاي ديگر را شرك ميدانند و براي سركوب مخالفين خود از «تكفير» استفاده ميكنند». در طول قرن بيستم، سه نوع تبعيض مذهبي، اقتصادي و سياسي از سوي حكومت آل سعود و وهابيون عليه شيعيان اعمال شده است و هنوز هم ادامه دارد. در عين حال، تاثيرگذارترين تبعيض كه مايه اختلاف عميق شده و طرفين را رو در روي يكديگر قرار داده، تبعيض مذهبي است. در واقع نظام سياسي عربستان به هيچوجه حاضر به پذيرش تنوع در اين كشور نيست. از ديدگاه آنان، شيعيان به عنوان شهروندان درجه دو ديده ميشوند و عقايد شيعيان از جمله توسل به ائمه اطهار(ع) و شفاعت را خرافه و شرک ميشمارند!
آلسعود حتي براي ساختن بناهاي مذهبي مانند حسينيه و مسجد، پوشيدن لباس مخصوص (به عنوان نمونه لباس مشكي در ايام سوگواري) بر زبان آوردن اعتقادات و برگزاري مراسم مذهبي، محدوديت هاي خاصي را براي شيعيان بهوجود آورده است.
تبعيض عليه شيعيان، به فشار مذهبي عليه آنان محدود نميشود. شيعيان با وجود برخورداري از انگيزه و توان فراوان، محرومترين گروه در عربستان هستند. «رابرت لاسي» پژوهشگر دانشگاه واشنگتن اظهار ميدارد: «اگر استان شرقي (عربستان) تحت حاكميت حكام سعودي نبود، غنيترين كشور حوزه خليجفارس شده و از تمامي كشورهاي منطقه ثروتمندتر بود.» كميته بينالمللي حقوق بشر در سال 1996.م اعلام كرد: «استان شرقي عربستان (همان مناطق شیعه نشین)يكي از محرومترين مناطق عربستان است، دولت در قياس با ساير مناطق، در استان شرقي بسيار كند عمل كرده است و در بخشهاي آموزشي، پزشكي و جادهسازي سرمايهگذاري مناسبي نميكند». نخستين بيمارستان مدرن منطقه شیعه نشین«قطيف» در سال 1987.م ساخته شد. در واقع در كنار نگرشهايي چون رافضي دانستن شيعيان! فتاوي مختلف علماي وهابي مبني بر حرام دانستن گوشت ذبح شده توسط شيعيان، كافر بودن كسي كه با فرد شيعه ازدواج كند و مواردي از اين دست، موجبات طرد شيعيان در ساختار اجتماعي عربستان را فراهم آورده و با اعمال سياستهاي حاكميت، مناطق شيعهنشين در فقر و محروميت نگه داشته شدهاند. از سوي ديگر، شيعيان از تصدي پستهاي مياني و عالي در حاكميت محرومند. مقامات امنيتي، كشوري، نظامي و پليس بهطور كامل در اختيار وابستگان سعودي و سنيها است. حتي در استان شرقي هم شيعيان به مشاغل مهم منصوب نميشوند. مديريت مدارس، دانشگاهها، سفارتخانهها و ارگانهاي ديگر در زادگاه شيعيان، متعلق به آنان نيست. شيعيان استان «الاحساء» حتي از تصدي معاونت دبستان هم محرومند. در حقيقت ميتوان مهمترين نقطه اشتراك بزرگان وهابي و آلسعود را غيرخودي دانستن شيعيان، ولو شيعيان هموطن خود دانست كه هرگونه فعاليت آنان را توطئه و نافرمانبرداري تلقي ميكنند.
حال این سوال پیش می آید که چرا ایران با این وجود با عربستان ارتباط دارد؟ در جواب باید به چند مسئله توجه کرد:
اولا مکه و مدینه دو شهر مذهبی و اصلی مسلمان در عربستان قرار دارند و هر مسلمانی در طول زندگی خود واجب است در صورت مستطیع شدن اعمال حج را انجام دهد. ایرانیان نیز از این مسئله مستثنی نیستند و بسیاری از مردم کشور ما می بایست اعمال حج را انجام دهند و به همین خاطر باید به کشور عربستان مسافرت کنند. اگر روابط ما با کشور عربستان قطع شود، بسیاری از مردم ما از انجام اعمال حج و این فریضه واجب محروم میشوند و این امر تبعات بسیار بدی دارد. حتی با وجود اینکه اکنون کشور ما با عربستان ارتباط دارد ولی حکام عربستان محدودیتهایی را برای اعزام حجاج ایرانی قرار داده اند که باعث شده مردمی که منتظر اعزام هستند (بنابر اعلام سازمان حج و زیارت) تا بیست سال دیگر نیز قادر نخواهند بود اعمال حج تمتع را انجام داده و باید در صف انتظار بمانند. علاوه برآن میلیونها نفر در صف انتظار سفره عمره مفرده هستند وبا وجود اینکه ایران سالانه چیزی بالغ بر پانصد هزار نفر را به این سفر می فرستد باز هم چند سال طول می کشد که نوبت به کسانی که ثبت نام کرده اند برسد. با این وجود چطور می توان انتظار داشت که کشور ما با عربستان قطع رابطه کند. جالب است بدانید به علت رفتارهای بسیاربد وهابیهای سعودی در سال گذشته ایران از اعزام عمره حج زوارخود جلوگیری کرد و برای چندماه در اعتراض به همین مسائل کسی از ایران به عمره اعزام نشد ولی از آنجا که مردم ما عاشق زیارت و انجام مناسک حج هستند این امر دوام لازم را نیاورد و باز ما مجبور به ارتباط با عربستان شدیم.
ثانیا: شیعیان عربستان تنها امیدشان در دنیا به ایران است، اگر ایران با عربستان قطع ارتباط کند این فشارهای وهابیهای سعودی بر شیعانشان افزایش می یابد لذا خود شیعیان عربستان مایل به ارتباط بیشتر بین ایران و عربستان هستند تا بلکه به خاطر این روابط آنان در رفاه بیشتری قرار گیرند، تاریخ نشان داده که هر وقت روابط ایران با عربستان بهتر بوده، شیعیان عربستان در آزادی و رفاه بهتری قرار داشته اند.
ثالثا از آنجایی که به فرموده امام راحل ما امر به وحدت اسلامی هستیم بر ما واجب است که جهت وحدت جهان اسلام در مقابل زورگویان و استکبار جهانی با تمام کشورهای اسلامی رابطه حَسنه داشته باشیم، عربستان هم به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای اسلامی که دو مکان مقدس مکه و مدینه را در خود جای داده است در جایگاه مهمی از این امر قرار دارد ، هرچند که آنان به هر بهانه ای سعی در اخلال در کار مسلمین بالاخص ایران را دارند اما به جهت وحدت و یکپارچکی جهان اسلام ما از قطع ارتباط با این کشور حذر میکنیم تا این اتحاد و وحدت حفظ شود و جهان اسلام کمتر از جانب استکبار ضرر و زیان ببیند.
منبع:پرسمان