در نظام خانواده، مسئوليت پدرى، مهم ترين ركن به شمار مى رود. با تولد اولين فرزند، تحولى اساسى در مسئوليت زن و شوهر پديد مى آيد. آنان در روابط و مسائل خصوصى خود بايد حضور فرد ديگرى را در نظر بگيرند. چگونگى روابط آنها الگويى براى كودكان خواهد بود.

وظيفه والدين، پرورش كودك و اجتماعى كردن او طى مراحل مختلف است. در نوزادى و كودكى، تغذيه و حفاظت، غالب وظايف والدين را تشكيل مى دهد. در سنين كودكى، كنترل و راهنمايى اهميت بيشترى دارد و در نوجوانى، فراهم آوردن زمينه استقلال آنان از نكات مهم است.

در توصيه هاى دينى در رابطه با نقش پدرى به نكاتى از زمان انعقاد نطفه تا بزرگسالى اشاره شده است كه همگى اينها از ملزومات نقش پدرى است.

اين توصيه ها از تأمين نيازهاى مادى گرفته تا نيازهاى روان شناختى، عاطفى و… را در برمى گيرد سفارش شده طعام كودك از حلال تهيه شود زيرا لقمه حرام در كودك آثار سويى دارد.[1]

علاقه مندى به فرزند دختر و صبر بر مشكلات ناشى از تحمل هزينه هاى دختران،[2] ملاطفت بيشتر با فرزند دختر،[3] نام گذارى فرزند با نام هاى نيكو،[4] آموزش قرآن معارف و احكام اسلامى، ادب آموزى[5] و مهارت آموزى، متمايل ساختن فرزند به انجام كارهاى خير[6] با رفتارهاى سهل گيرانه، از جمله رفتارهاى مورد انتظار از پدران است.

نقش اقتصادى

از جمله وظايف و تعهدات مرد كه بعد از عروسى و ازدواج به عهده اش مى آيد نفقه و تأمين نيازهاى اقتصادى خانواده است. نفقه از وظايف ويژه مرد بوده و از حقوق قطعى زن و اعضاى خانواده مى باشد. نفقه از چيزهايى است كه علاوه بر وجوب شرعى و الزام دينى، از نظر قانونى نيز بر مرد لازم و واجب است تا آن را بپردازد؛ يعنى نفقه علاوه بر پشتوانه شرعى از پشتوانه حكومتى و قضايى نيز برخوردار بوده و چنانچه مردى نفقه واجب همسر خود را نپردازد، قانون او را ملزم به اين كار خواهد كرد.

نقش حمايتى

در آموزه هاى دينى در خصوص نقش حمايتى پدر و همچنين نقش تأمين امنيت خانواده به ويژه فرزندان، توصيه هاى وجوبى و استحبابى وجود دارد كه به نوعى در راستاى تأمين امنيت روانى و جسمانى اعضاى خانواده بوده و همين طور در جهت حمايت اجتماعى آنان است. دستوراتى مثل استحباب عقيقه كردن گوسفند براى نوزادان در روز هفتم.

قال الصادق عليه السلام: «الْغُلَامُ رَهْنٌ بِسَابِعِهِ بِكَبْشٍ يُسَمَّى فِيهِ وَ يُعَقُّ عَنهُ»؛[7] «سلامتى و تندرستى هر نوزادى در گروه قربانى كردن گوسفندى است كه براى او معين شود و از طرفش عقيقه گردد».

واجب بودن نفقه و مخارج زندگى فرزندان بر پدر[8] (تا سنين خاص)، تأمين مسكن همسر و فرزندان.[9]

نقش ولايتى

يكى ديگر از نقش ها كه پدر در خانواده دارد، نقش ولايت است. ولايت در مفهوم وسيع آن به نوعى اختيار در تصرف در اموال يا شئونات شخص ديگر اشاره دارد و مراتب آن نيز از نظر شدت و ضعف متفاوت است. ولايت بر تزويج و حق حضانت و نگهدارى و حق كنترل و تأديب كودك است.

نقش آموزشى و تربيتى

در رابطه با نقش تربيتى و آموزشى والدين به خصوص پدران، دستورات زيادى هم در آموزه هاى دينى و هم در آموزه هاى روانشناختى، بيان شده است كه نشان مى دهد نقش آموزشى و تربيتى والدين به عنوان نقشه اى مهم و قابل توجه از زمان تولد فرزندان و حتى قبل از آن آغاز مى گردد.

قال رسول الله صلى الله عليه و آله: «رَحِمَ اللَّهُ وَالِداً أَعَانَ وَلَدَهُ عَلَى بِر»؛[10] «خدا رحمت كند پدرى را كه به نيكى و صلاح فرزند خويش كمك كند».

همچنين فرمودند: «رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَعَانَ وَلَدَهُ عَلَى بِرِّهِ بِالاْءِحْسَانِ إِلَيْهِ وَ التَّأَلُّفِ لَهُ وَ تَعْلِيمِهِ وَ تَأْدِيبِه»؛[11] «رحمت خداوند بر پدرى باد كه در نيكوكارى فرزندش كمك كند و به او احسان نمايد و با او انس و الفت داشته باشد و علم و ادبش آموزد».

تفكيك نقش هريك از والدين از ديگرى در ايفاى نقش آموزشى و تربيتى بسى مشكل است، گرچه مى توان در مواردى آن را تفكيك كرد. برخى از اين نقش ها عبارتند از: گفتن اذان و اقامه در گوش فرزند، برداشتن كام كودك با تربت امام حسين عليه السلام يا خرما و همين طور ختنه كردن نوزاد در روز هفتم بعد از تولد، انتخاب نام نيك، ادب آموزى، آموزش خواندن و نوشتن، آموزش نظامى، آموزش آداب غذاخوردن، مسلح كردن فرزند در برابر افكار انحرافى و آشنايى با معارف توحيدى، آموزش نماز، آموزش قرآن، آموزش اجتماعى شدن.

نقش عاطفى

در باب روابط عاطفى والدين با فرزندان نيز به گفتگوى مهربانانه و دل سوزانه با فرزندان؛[12] نگاه مهربانانه به آنها،[13] دست كشيدن بر سرشان،[14] بوسيدن و در آغوش كشيدن فرزند، بازى با كودكان،[15] برخورد صميمانه و در سطح درك كودكان[16] با آنها، دورى از ابراز خشم و عواطف نامناسب نسبت به آنها[17] احترام به كودك با نيكو صدا زدن، گفت وگوى محترمانه[18] و… توصيه شده است.

نقش مادرى

منظور از نقش مادرى در اينجا فراتر از مسئله زايش و به دنيا آوردن كودك است. منظور از نقش مادرى، ارتباط خاص با فرزندان از زمان انعقاد نطفه تا تولد و از آن زمان تا بزرگسالى است. درباره نقش مادرى به تمام ابعاد آن يعنى عناصر عاطفى، بهداشتى، تغذيه اى و مراقبتى توجه مى گردد.

ايفاى نقش مادرى از زمان انعقاد نطفه شروع مى شود و مادر با مراقبت هاى مختلفى كه مى كند، زمينه لازم را براى سلامتى روحى و روانى و جسمى كودك، فراهم مى سازد.

امام سجاد عليه السلامدر رساله الحقوق ضمن توجه به فرايند مراقبت هاى مادر از فرزند، به جايگاه و نقش مادر در قبال فرزندان اشاره كرده و مى فرمايد: «مادر تو را (فرزند را) به طورى حمل و نگهدارى كرده (در درون خود و جاى امن) كه هيچ كس اين گونه ديگرى را حمل و مواظبت نمى كند و از شيره جانش به فرزند داده كه هيچ كس اين كار را درباره ديگرى روا نمى دارد، با تمام وجود يعنى به وسيله چشم، گوش، دست و پاها و حتى پوست و مويش، از تو مواظبت كرده اين مواظبت ها را با شادى، خنده و نشاط انجام داده، سختى هاى اين كار و درد و رنج هاى آن را تحمل نموده تا اينكه با قدرت الهى تو را بزايد و به دنيا بياورد بعد از تولد نيز راضى شده فرزندش سير باشد در حالى كه خودش گرسنه بوده، تو را پوشانده در حالى كه خودش پوششى نداشته (كنايه از توجه به فرزند) تشنه بوده و تو را سيراب كرده، براى شما سايبان فراهم كرده در حالى كه خودش در آفتاب بوده، با سختى فرزندش را نگهدارى كرده و زمينه خواب و استراحت او را فراهم ساخته و سينه اش و بغلش، منزل و مأواى فرزند بوده و سينه اش سيراب كننده او بوده و همين طور با تمام وجود محافظ فرزند بوده و از سردى و گرمى دنيا، او را محافظت كرده».[19]

در اين روايت شريف، امام سجاد عليه السلام به صورت ضمنى بسيارى از نقش هاى مادرانه بيان فرموده است.

 

منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:علی احمد پناهی/پرسش وپاسخ دانشجویی


[1] – وسايل الشيعه، ج6، ص380ـ385؛ بحارالانوار، ج103، باب كسب حلال.

[2] – همان، ص363ـ361، باب استحباب طلب البنات واكرامهنّ (در گذشته، به دليل آنكه فرزندان پسر پشتوانه اقتصادى خانواده و اقتدار پدران به حساب مى آمدند، تمايل به فرزند پسر بيشتر بود؛ از اين رو توصيه هاى اسلام براى ايجاد انگيزه نگه دارى دختران و مقابله با رسم جاهلى دختركشى بيشتر ديده مى شود).

[3] – همان، ص367ـ368، باب زيادة الرفة على البنات.

[4] – همان، ص388ـ390، باب استحباب تسميه الولد باسم حسن.

[5] – همان، ص474ـ478، باب استحباب تعليم الصبى الكتابه والقرآن… و باب استحباب تعليم الاولاد فى صغرهم الحديث…

[6] – همان، ص481، ح27644 و 27645.

[7] – بحارالانوار، ج43، ص256؛ مستدرك الوسايل، ج15، ص143، قال رسول الله صلى الله عليه و آله: «إِذَا كَانَ يَوْمُ سَابِعِهِ فَاذْبَحْ مِنْهُ كَبْشا»؛ «در روز هفتم براى نوزاد گوسفندى قوچى ذبح كن».

[8] – وسايل الشيعه، ج15، ص237، باب 11، ح1، عن محمدبن مسلم عن ابى عبدالله قال: «قُلت له: من يلزم الرَّجُلَ مِنْ قَرَابَتِهِ مِمَّنْ يُنْفِقُ عَلَيْهِ قَالَ الْوَالِدَانِ وَ الْوَلَدُ وَ الزَّوْجَة»؛ «محمدبن مسلم مى گويد: از امام صادق پرسيدم واجب النفقه مرد چه كسانى هستند، فرمود: والدين، فرزندان و همسر» همان.

[9] – از منظر شرعى و قانونى بر مرد لازم و واجب است تا براى همسر خود مسكن و محل زندگى چه به صورت ملكى و چه به صورت اجاره اى تهيه نمايد. اختيار تعيين مسكن و محل آن با شوهر است و او موظف است و اختيار دارد در هر محلى كه مناسب بداند، براى همسرش مسكن و خانه اى فراهم كند. زن موظف است در هر منزلى كه شوهر انتخاب كرد، زندگى كند و سكنى گزيند مگر اينكه زن در هنگام عقد شرط كرده باشد كه اختيار تعيين محل زندگى با او باشد كه در اين صورت زن اختيار دارد در محلى كه تشخيص مى دهد زندگى كند و خانه اى تهيه شود. البته مى بايد مسكنى مناسب باشد و امنيت داشته باشد. در ماده 1114 قانون مدنى كه برگرفته از فقه اسلامى است به اين امر اشاره شده و چنين آمده: «زن بايد در منزلى كه شوهر تعيين مى كند زندگى كند مگر آنكه اختيار تعيين منزل به زن داده شده باشد».

[10]مستدرك الوسايل، ج15، ص168.

[11] – محمدتقى فلسفى، الحديث فلسفى، ج3، ص92.

[12] – حر عاملى، وسائل الشيعه، ج15، ص195.

[13] – مرتضى فريد تنكابنى، الحديث، ج3، ص296.

[14] – همان، ص59.

[15] – همان، ص203، 295.

[16] – همان.

[17] – همان، ص199.

[18] – «اكرموا اولادكم واحسنوا آدابهم يغفر لكم»؛ مجلسى، بحارالانوار، ج101، ص95.

[19] – «فَحَقُّ أُمِّكَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّهَا حَمَلَتْكَ حَيْثُ لا يَحْمِلُ أَحَدٌ أَحَداً وَأَطْعَمَتْكَ مِنْ ثَمَرَةِ قَلْبِهَا مَا لا يُطْعِمُ أَحَدٌ أَحَداً وَأَنَّهَا وَقَتْكَ بِسَمْعِهَا وَبَصَرِهَا وَيَدِهَا وَرِجْلِهَا وَشَعْرِهَا وَبَشَرِهَا وَجَمِيعِ جَوَارِحِهَا مُسْتَبْشِرَةً بِذَلِكَ فَرِحَةً مُوثمِّلَةً مُحْتَمِلَةً لِمَا فِيهِ مَكْرُوهُهَا وَأَلَمُهَا وَثِقْلُهَا وَغَمُّهَا حَتَّى دَفَعَتْهَا عَنْكَ يَدُ الْقُدْرَةِ وَأُخْرِجْتَ إِلَى الأَرْضِ فَرَضِيَتْ أَنْ تَشْبَعَ وَتَجُوعَ هِيَ وَتَكْسُوَكَ وَتَعْرَى وَتُرْوِيَكَ وَتَظْمَأَ وَتُظِلَّكَ وَتَضْحَى وَتُنَعِّمَكَ بِبُوثسِهَا وَتُلَذِّذَكَ بِالنَّوْمِ بِأَرَقِهَا وَكَانَ بَطْنُهَا لَكَ وِعَاءً وَحُجْرُهَا لَكَ حِوَاءً وَثَدْيُهَا لَكَ سِقَاءً وَنَفْسُهَا لَكَ وِقَاءً تُبَاشِرُ حَرَّ الدُّنْيَا وَبَرْدَهَا لَكَ وَدُونَك»؛ مستدرك الوسايل، ج11، ص160، باب 3.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *