چنان كه پيش‏تر گذشت «وسواس» اختلالى است كه انسان، بدون اختيار و از روى اجبار، عملى را مكررا انجام مى‏دهد و يا مطلب و موضوعى را در فكر و ذهن خود تكرار مى‏كند. اولى را «وسواس عملى» و دومى را «وسواس فكرى» مى‏گويند. در واقع در ذهن فرد وسواسى، اختلالى به وجود مى‏آيد كه توقف قطعى آن فكر يا عمل حاصل نمى‏شود. اغلب مبتلايان به وسواس فكرى، افكار بيهوده و شرم آور يا وحشتناكى در ذهن خود به وجود مى‏آورند كه اين افكار، در  چرخه‏اى بى‏پايان، مرتب تكرار مى‏شود.

نكته ديگر اينكه مبتلايان به اين اختلال، قادرند پريشانى و ناراحتى خود را، به عنوان يك مسئله خصوصى، پنهان نگه دارند و گاهى چندين ساعت دور از چشم ديگران، صرف افكار يا كارهاى مخفيانه خود كنند. خوشبختانه شما با طرح مشكل و موضوعى كه شما را در رنج قرار داده است، در واقع تصميم به حل و درمان آن داريد.

بنابراين شما نيمى از راه درمان را پيموده‏ايد و براى ادامه و حل كامل آن، بايد ضمن توجّه به ضررها، عوارض و پيامدهاى سوء وسواس، راه‏كارهاى ارائه شده را انجام دهيد تا سلامتى كامل براى خود به ارمغان آوريد.

 

الف. ضررهاى وسواس عبارت است از:

1 – اتلاف وقت و از دست دادن سرمايه ارزشمند عمر (زيرا بازيابى زمان از دست رفته امكان ندارد)؛

2 – عدم توانايى در تمركز حواس و ايجاد حواس پرتى؛

3 – بازماندن از كارهاى اصلى (از جمله تحصيل علم و مطالعه و درس خواندن و به دنبال آن افت تحصيلى)؛

4 – خسته شدن ذهن و بى‏حوصله شدن فرد براى فكر كردن درباره موضوعات مهم و اساسى زندگى و تحصيلى.

 

 

ب. راه‏كارهاى عملى جهت مقابله با وسواس فكرى عبارت است از:

1 – غرقه‏سازى؛ بدين صورت كه فرد مبتلا به وسواس، يك وقتى را با اختيار خود انتخاب كند و تنها در آن وقت، آن قدر خود را در معرض همان موضوعى كه  از آن رنج مى‏برد قرار دهد تا از آن فكر خسته و متنفّر شود. بنابراين هر روز، زمانى را به فكر كردن درباره موضوع وسواس فكرى خود اختصاص دهيد و آن‏چنان و آن قدر درباره آن فكر كنيد كه از آن متنفّر شويد. به طورى كه هرگاه بدون اختيار هم ذهنتان به آن معطوف شد آن حالت تنفر در شما زنده شود.

 

2 – هرگاه ذهنتان بدون اختيار مشغول همان اوهام و افكار بيهوده شد، با گفتن ذكر «لا حول و لا قوة الا باللّه‏ العلى العظيم» از جاى خود بلند شده، تغيير حالت دهيد تا بدين وسيله از آن فكر تكرارى و وسواس رهايى يابيد.

 

3 – كش نازكى را دور مچ دست خود ببنديد. هرگاه افكار وسواس به سراغ شما آمد، با كشيدن كش و رها كردن آن روى دستتان و ايجاد درد مختصر روى مچ خود، از آن فكر رهايى يابيد.

 

4 – با خود عهد ببنديد و برنامه‏ريزى كنيد كه زمان فكر كردن درباره موضوع وسواس، ساعت خاصى باشد (مثلاً 30:4 تا 5 بعدازظهر) و در طول روز هرگاه اوهام و افكار وارد ذهنتان شد، به خود بگوييد: زمان فكر كردن فلان ساعت مقرر است و در آن زمان نيز مدتى را به فكر كردن درباره آن موضوع، اختصاص دهيد و ذهنتان را به آن مشغول سازيد تا اينكه در طول روز و به طور پراكنده، ذهنتان مشغول آن نباشد. ضمنا آن زمان اختصاصى را به تدريج در طى (مثلاً سى روز) روزى يك دقيقه كم كنيد تا به صفر برسد.

 

5 – هر روز به خود تلقين كنيد كه «من قادرم افكار وسواسى را كنار بگذارم»؛ زيرا تلقين يكى از راه‏هاى مبارزه با افكار منفى است و وسواس فكرى نيز چيزى جز يك فكر منفى مزاحم نيست.

 

6 – دو عامل عمده‏اى كه به اين گونه مشكلات دامن مى‏زند، بيكارى و تنهايى است. البته تعارضات فكرى و روانى مبتنى بر گذشته فرد، در اين ميان تأثيرگذار  است و ريشه يابى آن نيازمند فرصت كافى و صبر و حوصله و پشتكار است. بنابراين براى اوقات شبانه روز، جدولى را تهيه و كارها و فعاليت شبانه روزى خود را در آن يادداشت كنيد. برنامه تدوين شده، بايد متناسب با توانايى جسمى و روانى شما باشد و از هر گونه افراط و تفريط خوددارى كنيد. اوقات فراغت را نيز با نوعى فعاليت ورزشى، نظافت اتاق، مطالعه روزنامه، انجام فعاليت‏هاى هنرى و هر كار مورد علاقه ديگرى، پر كنيد.

 

7 – از آنجا كه افكار مزاحم معمولاً در تنهايى بيشتر به ذهن افراد هجوم مى‏آورد، حتى المقدور از قرار گرفتن در مكان‏هاى خلوت و تنهايى، به مدت زياد بپرهيزيد و سعى كنيد مطالعات خود را در كتابخانه و قرائت خانه‏هاى عمومى انجام دهيد. در اتاق، تنها نخوابيد و هنگام غذا خوردن، تنها غذا نخوريد و تنها مسافرت نكنيد.

هرگاه احساس تنهايى كرديد، از جاى خود برخيزيد و با ديگران ارتباط برقرار كنيد. ورزش‏هاى دسته جمعى انجام دهيد. ارتباط خود را با افراد شاد و اجتماعى بيشتر كنيد و از گوشه‏گيرى بپرهيزيد.

 

8 – هميشه در برگه‏هايى، موضوعات مختلف علمى و غير علمى را يادداشت شده داشته باشيد و در صورتى كه افكار مزاحم به سراغتان آمد، موضوع و مسأله‏اى جايگزين داشته باشيد كه با اختيار خودتان در آن باره بينديشيد و آن فكر مزاحم را كنار بگذاريد. به هر حال هميشه موضوع جايگزين براى فكر كردن داشته باشيد.

گفتنى است درمان وسواس فكرى، نيازمند صبر و حوصله و پشتكار در به اجرا درآوردن راه‏هاى فوق است تا به تدريج از آن افكار رهايى يابيد و انتظار حل و درمان سريع آن را نداشته باشيد. به اين نكته مهم و حياتى نيز توجه داشته باشيد كه اين گونه افكار مزاحم، به عنوان يك بيمارى تلقى مى‏شود و شما هرگز  مؤاخذه نخواهيد شد. به عبارت ديگر گناه نيست و از اين نظر مطمئن باشيد. دليل آن هم غيراختيارى بودن آن است و همين نامه و پرسش شما، حكايت از آن مى‏كند كه در صدد حل آن بوده و ناخواسته به ذهنتان مى‏آيد. گناه آن است كه اظهار عجز كنيد و از رحمت و لطف و مهربانى خداوند متعال مأيوس شويد. بنابراين نا اميدى و يأس از خداوند زشت و ناپسند است. مطمئن هستيم با پى‏گيرى‏هايى كه خواهيد كرد، اين مشكل قابل حل است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *