خوارزمی گوید:
سپس شمر فریاد زد: دربارهی او منتظر چه هستید؟ تیرها، نیزهها و شمشیرها از هر سو آن حضرت را در میان گرفت. مردی به نام زرعة بن شریک، ضربت سختی بر حضرت زد. سنان بن انس هم تیری بر گلوی حضرت زد. صالح بن وهب نیر با نیزه، ضربت محکمی بر تهیگاه امام وارد کرد. حسین (ع) با گونهی راست از روی اسب خود بر زمین افتاد. سپس برخاست و نشست و تیر را از گلویش بیرون کشید. آنگاه عمر سعد نزدیک حسین (ع) آمد تا او را بنگرد.
قال الخوارزمیّ:
ثم نادی شمر ما تنتظرون بالرّجل؟ فقد اثخنته السّهام. فأحدقت به الرّماح و السّیوف فضربه رجل یقال له: زرعة بن شریک التّمیمیّ ضربة منکرة، و رماه سنان بن أنس بسهم فی نحره، و طعنه صالح بن وهب المری علی خاصرته طعنة منکرة، فسقط الحسین من فرسه إلی الأرض علی خدّه الأیمن. ثمّ استوی جالسا و نزع السّهم من نحره، ثمّ دنا عمر بن سعد من الحسین لیراه.[1]
[1]– مقتل الحسین (ع) 2: 35.