از بزرگترين مشكلات اساسي اهل سنت و وهابيون اين است كه هيچگاه نخواستهاند بپندارند كه تحريفات واقعي و عظيمي در مكتبشان رخ داده است. يكي ازاين مشكلات و معضلات دروغي است كه در مورد يار غار پيامبر به خورد اهلسنت دادهاند، تا جاييكه اهل تشيع نيز آن را باور كرده اند.
اعتقاد اهل تسنن در اين است كه در زمان هجرت به همراه پيامبر(ص)، كسي نبود جز ابوبكر.
اما در كتب خود اهل سنت هم چنين چيزي بيان نشده و آن را رد كردهاند. به همين دليل نگاهي مي اندازيم به كتب اهل سنت در اينباره:
دركتاب البدايه و النهايه جلد 3 صفحه 176آمده است كه ابن بكر يا بطور كاملتر عبدالله بن بكر بن اريقط راهنما و همراه پيامبر بوده كه به همراه حضرت رسول(ص) به سمت مدينه در حركت بودند. شايد برخي بگويند كه نفر سوم ابوبكر بوده است. اما بايد بدانند كه قرآن همان دو نفر را اعلام نموده است. در آيه 40 سوره توبه اشاره شده است كه دو تن در غار حاضر بودهاند و پيامبر به همراه خود (و نه همراهان) گفته كه نترس كه خداوند با ماست. بنابراين نمي توانسته ابوبكر هم به همراه پيامبر باشد و الا بايد كلمات بجاي آنكه به صورت مفرد به كار رود به صورت تثنيه به كار ميرفت.
از سويي ديگر شما در هيچ كجا نخواهيد ديد كه ابوبكر به اين فضيلت اعتراف كند و بگويد كه وي همراه پيامبر در غار قرار داشته است. كما اينكه وي در سقيفه به كمتر از اين اشاره كرده است و گفته: «نحن عشيرة رسول اللّه و اوسط العرب أنسابا و ليست قبيلة من قبائل العرب الا و لقريش فيها ولادة». ما فاميل پيامبريم و … (در حالي كه ابولهب و ابوسفيان و ابوجهل از بزرگرين دشمنان پيامبر نيز از بستگان ايشان بودند) ولي نميگويد آن زمان كه همه او را تنها گذاشته بودند و قصد كشتن ايشان را داشتند من براي حفظ جان آخرين فرستاده خدا به همراهش بودم و او را در غار و در طول مسير همراهي نمودم!. شما مي توانيد اين مطلب را به وضوح در كتاب البدايه و النهايه جلد 6 صفحه 205 مشاهده كنيد.
باز هم مي توان مدارك و دلايل ديگري را نيز در كتب اهل سنت ديد. مثلاً در كتاب لسان الميزان جلد 5 صفحه 115 عسقلاني گفته است كه از تابعين كساني بوده اند كه منكر ارتباط داشتن آيه غار با ابوبكر بوده اند. مانند ابوجعفر مؤمن طاق.
ازمهمترين مدارك كه مي توان به آن اشاره كرد، سخن عائشه دختر ابوبكر است كه در كتب صحيح بخاري جلد 6 صفحه 42 و تاريخ ابن اثير جلد 3 صفحه 199 والبدايه و النهايه جلد 8 صفحه 96 و همچنين در الاغاني جلد 16 صفحه 90 به آن اشاره شده است. بر اساس گزارش اين كتب، عائشه گفته است:هيچ آيه اي در وصف ما نازل نشده است.
از سويي ديگر در صحيح بخاري جلد 1 صفحه 128 و كتاب الاذان جلد 4 صفحه 240 و كتاب الاحكام باب إستقضاء الموالي و استعمالهم، سنن بيهقي جلد 3 صفحه 89 و فتح الباري جلد13 صفحه 17 و جلد 7 صفحات 261 و 307 اشاره مي كند كه ابوبكر درهنگام رسيدن پيامبر از سفر مكه به مدينه ـ زمان هجرت ـ در مدينه از وي استقبال كرده است (آيا ميتوان به كسي كه در تمام طول مسافرت همراه انسان است، عنوان استقبال كننده را داد؟!) همچنين در اين منابع كه نويسندگان آن از علماي اهلسنت هستند آمده است: ابوبكر در نماز جماعت گروه اول مهاجرين هم شركت كرده است. اين گروه به دليل فشارهاي موجود در شهر مكه كه از جانب قريش بر آنان وارد ميشد، به دستور پيامبر و قبل از ايشان به مدينه مهاجرت كرده بودند و ابوبكر در ميان آنان بوده و در نماز جماعت آنان شركت ميكرده است. آيا اين مطلب معقول است كه وي همزمان در دو جا، يعني هم در سفر همراه پيامبر باشد و هم اينكه در مدينه در نماز جماعت شركت كرده باشد.
عليرغم مطالب فوق به نكات ديگري نيز ميتوان اشاره نموده به عنوان مثال:در كتاب البدايه و النهايه جلد 6 صفحه 205 اظهار شده است كه اصلاً پيامبر در غار تنها بوده و نيز در كتاب فتوح البدان جلد1 صفحه 64 آمده كه قيافه شناسي كه همراه مشركين بوده است، فقط جاي پاي پيامبر را تشخيص داده كه اين موضوع از سوي يحيي بن معين در كتاب تهذيب الكمال جلد 29 صفحه 26 قابل قبول دانسته شده است.
نكات فوق همراهي ابوبكر با پيامبر در غار را به شدت زير سوال ميبرد و شائبه اين مسئله را در ذهن هر خواننده منصفي ايجاد مينمايد كه گويا برخي از نويسندگان اهلسنت به دليل نبود هيچ فضيلتي براي اثبات برتري خلفايشان اقدام به تحريف گسترده تاريخ نمودهاند كه اين نمونهاي از آن موارد است. شما ميتوانيد موارد و نمونههاي متعدد ديگر را كه برگرفته از كتابهاي خود اهلسنت است را در كتاب ارزشمند علامه عسكري تحت عنوان: معالم المدرستين مطالعه فرماييد. اين كتاب تحت عنوان «بازشناسي دو مكتب» به فارسي نيز ترجمه شده است و مطالب موجود در آن انسان را به شگفتي وا ميدارد.
منبع:پرسمان